آنتونی سوپرانوی جوان در یکی از پرآشوبترین دوران تاریخ نیوآرک در حال بزرگ شدن است. درست زمانیکه گانگسترهای رقیب شروع به قیام میکنند و قدرت خانواده جنایتکار دیمئو و تسلط آن روی شهر را به چالش میکشند، آنتونی دارد مرد میشود. دیکی مولیسانتی همان دایی آنتونی است. دیکی نمیتواند مسئولیتهای حرفهای و شخصی خود را مدیریت کند اما
بالتازار بلک (نیوکلاس کیج) رئیس جادوگران در دنیای مدرن هست .وی تلاش میکند تا محله منهتن را از آسیب های ماکسیم هارواث (آلفرد مولینا) دور کند. در این راه بارتازال به تنهایی قادر به مبارزه با هارواث نیست و شخصی به نام دیو استاتلر (جی بروکل) را برای همکاری با خود استخدام میکند استاتلر ظاهرا …
اوايل دهه ي 1950، اوج دوره ي قدرت کميته ي بررسي فعاليت هاي ضد امريکايي «سناتور مکارتي». استاد تاريخ هنر، «کاترين واتسن» (رابرتس) از کاليفرنيا به دانشکده ي ولزلي در نيوانگلند مي رود. اما خيلي زود متوجه مي شود که برخلاف انتظارش، آن بنياد دانشگاهي معتبر در محافظه کاري غوطه ور است و يک انگشتر نامزدي به انگشت دختري جوان، بيش از تحصيل و آموزش درست و کامل، اهميت دارد...
به دستور رئیس جمهور آمریکا، سازمان جاسوسی CIA مامور طراحی رمزی می شود که غیر قابل کشف باشد و از پروژه امنیتی سامانه مشخصات جاسوسان آمریکا در جهان محافظت کند. رمزی با عنوان مرکوری نوشته می شود و متخصصان CIA برای اطمینان از کشف نشدن این رمز با ثبت شرکت جعلی مرکز معما مسابقه کشوری برای کشف رمز به راه می اندازد . تماس سیمون لینچ کاشف رمز مرکوری و دانش آموز مبتلا به بیماری اوتیسم با مرکز معما به لو رفتن نشانی محل زندگی او و مرگ خانواده اش منجر می شود اما خود او جان سالم به در برده و…
دوگ مرد جوانیست که تمام روز را بعنوان دربان در یک هتل مجلل کار می کند، تا پولی به دست آورد و بتواند کسب و کار خودش را راه اندازی کند. اما او در شرایطی به پول احتیاج پیدا می کند و شخصی کمکش می کند. اما متوجه می شود که آن شخص با زنی که او دوستش دارد وارد رابطه شده. حال دوگ باید میان عشق و پول یکی را انتخاب کند...
بر اساس یک داستان کوتاه توسط استفن کینگ، یک مرد و بازگشت خانواده اش به شهر خانه خود را، اما او پس از آن توسط نوجوانان که فوت کرد زمانی که او یک بچه بود مورد آزار و اذیت.
«جون وايلدر» (ترنر) به دعوت يک عرب بسيار پولدار به کشور او مي رود. «جک کالتن» (داگلاس) سعي مي کند خود را از اين قضيه دور نگه دارد، اما ناخواسته وارد ماجرا مي شود و به «جون» که در مخصمه گير افتاده، کمک مي کند...