زنی که به تازگی به سر کار برگشته، پرستار بچهای را استخدام میکند که در ظاهر فردی مناسب است، اما در واقع قصد دارد با استفاده از گذشته مشترکشان، به زندگی این زن و خانوادهاش آسیب بزند.
آلیس در یک اپلیکیشن دوستیابی با فردی آشنا میشود که به نظر میرسد شریک ایدهآل اوست. اما خیلی زود متوجه میشود که این مرد یک کلاهبردار است که با دزدیدن هویت هماتاقی سابقش، قصد نفوذ به زندگی او را داشته است.
یک خبرنگار جاهطلب که به دنبال فرصتی بزرگ است و یک شاهزاده سرکش که برای ماموریت به نیویورک فرستاده شده است، دنیایشان در تعطیلات کریسمس با هم تلاقی می شود و عشق و آنچه در کریسمس اهمیت دارد را کشف میکنند...
یک قاتل محکوم به اعدام، ادعا میکند که توسط یک نیروی شیطانی تسخیر شده است. دخترش، میشال، زمانی که افرادی که در اطراف او به طرز وحشتناکی میمیرند، شروع به شک کردن میکند که پدرش ممکن است راست میگوید. او باید قبل از اینکه خیلی دیر شود، نفرین عروسک گردان را بشکند...
یک پدر یک پرستار را استخدام میکند تا به مراقبت از دختر مریضش کمک کند، اما با تجربهی چندین شکست در وضعیت بهبودی او، شروع به تردید کرده و متوجه میشود که شاید واقعاً پرستار باعث بیماری دخترش باشد...
جنا یک طراح مد است که برای بوتیک دوستش کار میکند. کسب و کار رو به زوال آنها توسط یک اینفلوئنسر مشهور نجات یافت. وقتی جنی به یک عروسی مجلل در هامپستد دعوت می شود ،او با اینفلوئنسر اشتباه گرفته میشود، اما تصمیم میگیرد برای نجات کسب و کار همراه شود...
لئو و آنجلا روسو زندگی سادهای در کویینز دارند و در محاصره خانواده ایتالیایی-آمریکایی بزرگسال خود هستند. وقتی پسرشان "استیکز" موفقیتی در تیم بسکتبال مدرسهاش پیدا میکند، لئو تلاش میکند تا خانواده را درگیر این اتفاق کند...
دو برادر که از هم دور بوده اند دوباره در ویدیو کلوپ پدرشان با هم ملاقات میکنند. آنها می خواهند اموال و دارایی های پدرشان را فروخته و بین خود تقسیم کنند. در همین حین که آنها مشغول جستجو در آنجا هستند، بازی ای پیدا میکنند که هرکس آن را انجام دهد عواقب مرگباری سراغش می آید...