دختری جوان، “سوفی”، بعد از مرگ پدر توسط جادوگری نفرین شده و تبدیل به یک پیرزن می شود. او هم از ترس اینکه در هیبت یک پیرزن دیده شود، از شهر خارج شده و به قلعه ای، “قلعه متحرک هاول”، می رسد. این قلعه متعلق به جادوگریست که دختر های جوان را می دزدد و قلبشان را به تسخیر خود در می آورد. “سوفی”، به عنوان خدمتکار وارد قلعه شده و درصدد از بین بردن نفرین بر می آید …
دختری 10 ساله در نقل مکان خانوادهاش به حومه شهر، در دنیایی سرگردان می شود که توسط خدایان، جادوگرها، و هیولاها اداره میشود؛ جایی که انسانها به شکل حیوانات در می آیند...
ماکینو دختری از خانواده ای نسبتا فقیر است که بر اثر سوءتفاهمی مجبور می شود به دبیرستان Eitoku Academy برود که مخصوص افراد پولدار و ثروتمند است. او که زمانی دختری شاد با روحیه جنگجویانه بوده و به کسی اجازه نمیداد به خودش و یا دوستانش زور بگویند، از وقتی وارد این دبیرستان می شود، روحیه خودش رو از دست می دهد و فقط تک تک روزهایش را می شمارد تا زودتر از آنجا فارق التحصیل بشود. در این دبیرستان یک گروه ۴ نفره از پسرهای پولدارترین خانواده های ژاپن هستند که خیلی زورگواند و هر کاری دلشان می خواهند انجام میدهند. اسم این گروه (F4) است. سرگروه این باند پسری به نام دمیوجی تسوکاسا است که کسی حتی جرات چپ نگاه کردن را هم به او ندارد. این گروه با هر کسی در بیفتند یک کارت قرمز که آرم گروه (F4 (flower four بر آن نوشته شده را به آ فرد می دهند و از آن به بعد هرکسی در دبیرستان آن فرد را می بیند باید مسخره و اذیتش کند.