Lawrence Montaigne

پس از مرگ شوهرش در شرایط اسرارآمیز، یک بیوه به طور فزاینده ای نسبت به جامعه مذهبی همسایه که ممکن است نقشه های شیطانی برای او داشته باشند دچار روان گسیختگی می شود...

یک کلانتر خشن و بی اعصاب (باد اسپنسر) از پسری مراقبت میکند که بعد ها متوجه می شود که او یک فرازمینی است !

یک قمارباز برای دفاع از خود یک کلانتر را می کشد. اما مانند همه کسانی که علیه او توطئه کردند، او به یک حبس طولانی مدت محکوم شد...

«تیا» (ریچارد دز) و «تونی مالون» (آیزنمان) بچه‌های یتیمی هستند که اصل و نسب ناشناخته‌ای دارند. توانائی‌های ماوراء طبیعی آن دو از جمله پیش‌گوئی و تله‌پاتی، توجه میلیونری به‌نام «بولت» (میلاند) را جلب می‌کند و او تصمیم می‌گیرد از بچه‌ها سوء استفاده کند. به‌زودی نیز موفق می‌شود با اسناد جعلی آنان را نزد خودش بیاورد. اما بچه‌ها می‌گریزند و سرانجام با کمک «جیسن اودی» (آلبرت) در می‌یابند که آخرین بازمانده‌های یک سفینه فضائی هستند که در دریا سقوط کرده است...

این فیلم رویدادهای خانه‌ی سینانون، یک مرکز بازپروری برای افرادی با انواع اعتیاد، را به تصویر می‌کشد. چاک ددرریچ، یک فرد بهبود‌یافته از اعتیاد به الکل، بنیانگذار و مدیر خانه‌ی سینانون است.

همه قهرمانانی که تا به امروز می شناختید رو فراموش کنید. قهرمانان این سریال در جنگ جهانی دوم در زندان های آلمان مشغول جاسوسی و خراب کاری هستند که ...

جورج گریگ که فرمانده یک سفینه فضایی است به دست نیرو که از سیاره ای دیگر آمده نابود می شود همانروز از وی بچه ای به دنیا می آید که نامش را جیمز می گذارند جیمز وقتی بزرگ می شود به خدمت سفینه فضایی در می آید تا جای پدر را بگیرد از آن طرف نیرو با ماده ای که اختراع کرده سیاره ای را نابود می کند و اکنون قصد دارد با همان ماده به جنگ زمین بیاید اما سفینه اینتر پرایز که جیمز نیز در آن است قصد دارد جلوی این کار را بگیرد...