سوفی، سرآشپزی موفق در منهتن، برای نجات رستوران خانوادگیشان به خانه برمیگردد. این سفر به او کمک میکند تا ریشهها و علاقه واقعیاش به آشپزی را دوباره کشف کند.
اَبی و شان قبلاً بهترین دوستان هم بودند. سالها بعد، آنها دوباره در یک خلوتگاه همدیگر را ملاقات میکنند و وقتی در حین پیادهروی از گروه جدا میشوند، باید با هم همکاری کنند تا راه بازگشت را پیدا کنند...
فیلم تیلور را دنبال می کند که "کپسول زمانی" به جا مانده از مادر متوفی خود را باز می کند که حاوی شش پاکت است، این به او فشار لازم را در زندگی می دهد و به باز کردن ذهن و قلب او برای امکان عشق کمک می کند...
وقتی جنی در مراسم عروسی زمستانی خواهرش در یک هتل یخی شرکت میکند، قلبش بر سر بهترین مرد ذوب میشود، مشکل این است که او به طور غیرمنتظرهای یک «به علاوه یک» میآورد، که ظاهراً امیدهای او را برای یک عاشقانه زمستانی از بین میبرد.
سامانتا، یک عکاس آزاد است که برای اولین بار از زمان مرگ مادرش ، به کیپ کاد بازمی گردد. او که هرگز در زمستان به کیپ نرفته است، متوجه می شود که این یک تجربه کاملاً جدید نسبت به تابستان های دیگر است که در آنجا گذرانده است...
در یک آژانس تبلیغاتی، ملانی که عاشق کریسمس است، و دونوان که عاشق کریسمس نیست، با هم جفت می شوند تا یک تبلیغ کریسمس برای تلفن همراه بسازند. آنها همچنین می توانند در دفتر بابا نوئل مخفی یکدیگر باشند و در مورد یکدیگر اطلاعات بیشتری کسب کنند. آیا فراتر از این خواهد رفت؟
هنگامی که "آلیس" یک کارمنده بخش مرافبت از بچه های تازه متولدشده ، بازنشسته می شود تصمیم میگرد به نوبه خود یک چشن بر پا کرده و همکارانش را دعوت کند اما نقشه ای در سر دارد که ...
داستان فیلم در مورد ۵ دوست کالـجی می باشد که به علت آتش سوزی و ریزش سنگ از کوه ، می بایست در روستایی ترسناک بمانند. این روستا که Alaskan نام دارد ، سابقه ی وحشتناکی در مورد ارواح دارد. این دوست ها به یک پناهگاه به نام بلکبرن میروند اما طولی نمی کشد که یک دیوانه بدون هیچ دلیلی تصمیم میگیرد یکی یکی آن ها را از بین ببرد …
تعدای مرد برای انجام کار خطرناکی با شبک برق به محلی می روند، ولی ناگهان گرفتار یک طوفان مرگبار می شوند و حالا باید تمام تلاش خود را برای نجات جانشان بکنند و …
مهمانی قبل از عروسی یک زن و شوهر (جولیا بنسون، پیتر بنسون) زمانی که یک مهاجم ناشناس یکی یکی شروع به کشتن میهمانان می کند، تغییری مرگبار به خود می گیرد...
یک مدیر منابع انسانی با رفتار ملایم، آلوده به ویروس، تلاش میکند تا میل شدید خود را برای مغز برآورده کند، در حالی که سعی میکند آن را کنار هم نگه دارد تا خشم عروسزیلای آیندهاش را متحمل نشود.
پروژه فیلادلفیا، نام پروژه ای است که سازمان های مخفی دولتی سعی می کنند که پروژه مربوط به جنگ جهانی دوم در باره پنهان سازی ادوات جنگی را مجددا احیا کنند ...
الیجا کین، یک نیروی ویژه سابق و متخصص هنرهای رزمی، بخشی از یک تیم پلیس مخفی است که سبک اغلب بیرحمانهای از اجرای قانون را در خیابانها انجام میدهد، شبیه به کاری که کیسی رایبک در یک قایق انجام میدهد.