یک دختر بد با اعتماد به نفس فوق العاده ، که توسط افراد ثروتمند کثیف از ارث خارج شده است ، در تجارت بازپس گیری کار می یابد. با این حال ، او غافل از این است که هدف نهایی بازپرداخت ، قطار مفقود شده ، توسط تروریست ها مورد استفاده قرار می گیرد تا علامت مخرب خود را نشان دهند...
ماریو پسری در اوایل نوجوانی است که مشتاقانه منتظر گذراندن تابستان در یک سفر کمپینگ با پدرش بوده است. اما وقتی پدرش درست زمانی که مدرسه در ماه ژوئن پایان مییابد، شغل جدیدی پیدا میکند، برنامههای آنها در معرض خطر قرار میگیرد...
داستان فیلم در مورد چهار دوست هست که به ملاقات یکی از دوستان خود رفتند که بعد از سه سال از زندان آزاد شده است و قصد ازدواج دارد و آنها دوباره قصد سرقت بانک در سر دارند ...
گروهی از دوستان برای گذراندن تعطیلات به هتل هاوایی هایدآوی میروند، اما متوجه میشوند که هتل در خطر ورشکستگی است. آنها برای کمک به پدربزرگ کلی و نجات هتل تلاش میکنند.
مردی بدذات و عجیب و غریب، مشهور به «پنگوئن» (دنی دویتو)، به کمک یک تاجر فاسد بنام «مکس شرک» (کریستفر واکن) قرار است کنترل شهر گاتهام را در دست بگیرد. «بتمن» تنها کسی است که می تواند جلوی آن دو را بگیرد، گرچه «زن گربه ای» (میشل فیفر) نیز راه و روش خود را برای مقابله با آن ها دارد...
دوازدهم اکتبر سال 1978. با تلفن یک فرد ناشناس، پلیس وارد اتاق «سیدویشز» (اولدمن) و محبوبهاش، «نانسیاسپونگن» (وب) در اهتل چلسی نیویورک میشوند و با جنازه خونی نانسی و «سید» نشئه روبهرو میشوند...
جینی در شهرشان یک تازه وارد است. او با لین آشنا می شود. لین علاقه بسیاری به رقصیدن دارد. زمانی که یک مسابقه جهت انتخاب یک زوج رقاص برای تلویزیون برگزار میشود، جینی و لین تصمیم میگیرند شانس خود را امتحان کنند، اما مشکل اینجاست که پدر جینی با این تصمیم مخالف است...
یک مهندس زن به همراه دستیارش راهی برای دستبرد به دستگاه های خودپرداز و سرقت پولها پیدا میکنند ولی در عین حال هنگام هک به سیستم پولی آمریکا خسارت شدیدی وارد میشود و تحت تعقیب قرار میگیرند...
پانک هیج امیدی به زندگی ندارد، او پس از کتک کاری با رئیسش در جایی که کار می کرد ، اخراج . حالا او بیکار است ولی هنوز او بعضی وقت ها با دوست دخترش به مهمانی می رود، پانک حالا نا امید در خیابان ها قدم می زند که...
در جهانی که تمام آب آن خشک شده، گروهی از راهزنان به دنبال یافتن آخرین چشمهی آب شیرین هستند. آنها زنی را که راز این چشمه را میداند، به اسارت میگیرند. قهرمان داستان با کمک دوستانش و گروهی از جنگجویان زن، برای نجات این زن و یافتن چشمهی آب، به مبارزه برمیخیزد.