شش سال پس از اینکه مایکل مایرز آخرین بار هادونفیلد را به وحشت انداخت، او در تعقیب خواهرزادهاش، جیمی لوید، که با فرزند تازه متولد شدهاش فرار کرده است، به آنجا باز میگردد، که مایکل و یک فرقه مرموز نقشههای شومی برای آن دارند.
"جک مک گارن" در سال 1936 به لس آنجلس می رود. او در یک سالن نمایش مشغول بکار شده و عاشق دختر رئیسش "لیلی کاوامورا" می شود. اما او توسط پدر دختر اخراج شده و به همراه او به سیاتل فرار می کند...
۵ سال بعد از ماجراهای فیلم اول، شکارچیان روح که شغلشان را بخاطر منع قانونی از دست داده اند. اما «دانا» دوباره با روح ها مشکل پیدا می کند و شکارچیان روح بار دیگر وارد عمل می شوند...
ده سال پس از کشتار بزرگ اول "مایکل میرز" به هوش می آید و به "هادونفیلد" باز می گردد تا خواهرزاده هفت ساله خود را در هالووین به قتل برساند. آیا دکتر "لومیس" می تواند او را متوقف کند ؟...
یکی از رؤسای پلیس فدرال به نام «هری شانن» (مگاوین)، از مأمور سابق، «مارک کامینسکی» (شوارتزنگر) کمک میخواهد تا با رهبر تبهکاران شیکاگو، «لوییجی پاتروویتا» (وانامیکر) مبارزه کند. او به «کامینسکی» پیشنهاد میکند که با هویت جعلی به درون دار و دستهٔ «پاتروویتا» نفوذ کند...
این مجموعه دربارۀ فضانوردی به نام استیو آستین (با بازی لی میجرز) است که در یکی از مأموریتها سقوط میکند و به کما میرود و دستها و پاهای او بهشدت آسیب میبینند، طوری که تقریباً از بین میروند. دانشمندان، طی یک عمل جراحی سرّی، دستها و پاهای او را با اعضای مصنوعی (مکانیکی) عوض کرده و حتی یکی از چشمهایش را بهصورت مصنوعی کار میگذارند. بدین ترتیب “استیو” دارای قدرت فوقالعادۀ فراانسانی میشود…