مانو بونماریاژ، فیلمساز بلژیکی، که به عنوان پدر معنوی نمایش استریپتیز شناخته میشود، اکنون در سن 76 سالگی آلزایمر دارد. اگرچه حافظهاش او را فریب میدهد، اما دخترش امانوئل به گذشته بازمیگردد تا فیلمساز سینما را به تصویر بکشد که همیشه به شخصیتها نزدیک بود. او خیلی دوست داشت فیلمبرداری کند...
تای یک پلیس بازنشسته است، اما از قبول وظیفه خود سرباز می زند و همچنان هر روز برای دستگیری تبهکاران خرده پا به محله ها می رود این کار به او کمک می کند تا شغلش را به خاطر داشته باشد. یک روز، هوآنگ - یک قاچاقچی مواد مخدر که به تازگی آزاد شده ، به محله خود نقل مکان می کند و یک دفتر املاک و مستغلات باز می کند . تای که مشکوک می شود این یک تجارت غیرقانونی است، تصمیم می گیردبی سر و صدا تحقیق کند...
هوسونگ، خلافکار سابق، پس از آزادی از زندان و پیوستن به خانوادهاش، برای شروع کسبوکاری جدید به پول نیاز پیدا میکند. او تصمیم میگیرد در مراسم خاکسپاری پدرش، سرمایه لازم را فراهم کند، اما برنامههایش با مشکل مواجه میشوند.
هارولد راسل یک سرباز آمریکایی است که دستان خود را در یک حادثه آموزشی از دست داد. حال او داستانش را به پزشک توانبخش خود در مرکز پزشکی والتر رید واقع در پادگان ارتش واشنگتن دی سی، بازگو می کند...
یک ستارهشناس ستارهای عجیب کشف میکند که تیم او را به شهرت جهانی میرساند. این فیلم نشان میدهد که چگونه علم از فضایل انسانی مانند فروتنی فکری و همدلی اجتماعی بهره میبرد.
یک تیم نخبه کوهنوردی در حال انجام ماموریتی هستند تا زیست شناس بروس مینز را به بالای یک تپوی گویان، "جزیره ای در ابرها" برسانند تا به دنبال گونه های جانوری کشف نشده بگردند...
دوستان دوران کودکی پس از سال ها دوری دوباره گرد هم می آیند تا سه سالگی سالگرد ازدواج را جشن بگیرند. با پیشروی دیدار مجدد آنها، رازهایی فاش می شود که روابط آنها را تهدید می کند...
دنباله "به درون تاریکی 2020" که خانواده اسکوف را از سال 1943 تا پایان جنگ جهانی دوم دنبال می کند. مخالفت فزاینده با اشغال و افزایش خشونت آلمان ها عواقب مرگباری برای خانواده دارد...
جو دول هو (پارک شین یانگ) دادستان میشود تا موقعیت اجتماعی بهتری داشته باشد، اما نمی تواند از فساد محل کارش چشم پوشی کند. گزارش این فساد؛ باعث از دست دادن همه چیزش می شود. او زندگیش را از نو می سازد و به عنوان وکیل در دفتر حقوقی منطقه ای کوچک کار می کند و سخت تلاش می کند تا وکیلی متعهد به عدالت باشد و از فقرا و بی گناهان محافظت کند…
چا وو هیوک (پارک شی هو) یک دادستانه که از خبرنگاری در یک روزنامه کار خود را آغاز کرده. وقتی پدرش در یک حادثه نامشخص میمیره و مادرش هم خودکشی میکنه زندگیش دگرگون میشه. او حالا تمام تلاشش رو برای برملا کردن حقیقت و گرفتن انتقام میکنه…
کیم هه جا امیدوار است گوینده شود. او صادق است و شخصیت مثبتی دارد اما ناگهان به یک زن ۷۰ ساله تبدیل میشود که قابلیت دستکاری در زمان دارد.لی جون ها میخواهد یک خبرنگار شود. او برای رسیدن به آرزویش سخت تلاش کردهاست، اما اکنون با ناامیدی زندگی میکند. او با کیم هه جا آشنا میشود.
کیم بو می (لی یو ری) یه مجری اخبار تلویزیونیه که فقط به خودش اهمیت میده. لی بوم یه زمانی بازیگر محبوبی بوده ولی الان یک همسر خوب و قانون منده که فقط به خانواده اش اهمیت میده. به طریقی بدن این دو نفر با هم جابجا میشه و این شانس به اونها داده میشه تا تجربه جدیدی رو کسب کنند و…
هاسومی کیوکو یک وکیل است که وقتی مادرش فوت کرد، کار خود را ترک کرد. شوهرش یک دادستان نخبه است که به عنوان رهبر یک اداره تحقیقات ویژه در دادسرای منطقه توکیو کار می کند. با این حال، وی به فساد متهم شده و دستگیر شد. زندگی کیوکو به عنوان یک "همسر خوب" شروع به تغییر می کند. برای محافظت از فرزندانش، تصمیم می گیرد دوباره به عنوان یک وکیل کار کند. او به طور موقت در یک دفتر حقوقی استخدام شده است و برای اولین بار در طی 16 سال به عنوان وکیل کار می کند.
سریال بر روی رابطه خطرناک بین استاد دانشگاه به نام "لی" و دانشجو او "رز" تمرکز دارد. اما پس از یک سری رویدادها، همه چیز بین این دو منجر به رابطه ای مرگبار می شود ...
پونگ سانگ (یو جون سانگ) مردی میانسال و تنهاست که هیچوقت نتوانسته برای خودش زندگی کند. او تاکنون از 4 خواهر و برادر کوچکترش نگهداری کرده است و آن ها را از نظر مالی تامین کرده است. آیا او بالاخره می تواند در زندگی اش به شادی برسد؟
جین یه بچه عجیب هستش با یه علامت روی دستش داره. اون زندگی فقیرانه ولی در عین حال آرومی رو با پدربزرگش همراه با سایر آواره ها و خانه به دوش های بی بضاعت , پشت سر میذاره . تا اینکه یه روز زندگی آرومش با ظاهر شدن یه هیولای عجیب غریب به اسم پلیر یا بازی کننده عوض میشه , کسی که شروع به قتل عام بریدن سر تمام نزدیکان اون میکنه و …
“به ملکه Dekim خوش آمدید” این ها اولین کلمات مسئول باری هستند که با موهای سفید و نگاه سرد خودش دو مهمون ک هنوز برای شما هویتشون آشکار نشده به مسابقه ی مرگ دعوت می کنه. مسابقه ای برای رسیدن به تعادل یک طرف این مبارزه نجات و یک طرف دیگه مرگ انتظار دو مهمان را میکشه و تنها کاری که شما باید انجام بدید اینه که منتظر قضاوت نهایی Dekim باشید…
این انیمه داستان “هو لی” ۱۶ ساله را دنبال می کند، که رویای خواننده ای مشهور شدن را دارد هرچند، نه خوش قیافه است و نه وضع مالی خوبی برای رسیدن آرزویش دارد، پس او شروع به آپلود آهنگهایش در اینترنت با ماسک یک روباه می کند…
در حالی که تنش بین آمریکا و چین بالا گرفته ، خبرنگار یک نشریه سیاسی به نام هریت دانکی ، به دنبال افشای یک راز است و این کار زندگی بسیاری از افراد بیگناه از جمله خودش را در معرض خطر قرار میدهد...
کانگ وو هیون (لی سو جین) یک مجری تلویزیونی است. او یک خانواده خوب و دوست داشتنی داره و گذران اوقات خود با آنها لذت میبرد. او میخواهد شانسش رو در عرصه سیاست نیز امتحان کند. تا اینکه در یک سفر خانوادگی یک حادثه غم انگیز رخ میدهد. در همین حال گو دونگ کوک (سونگ دونگ ایل) که یک کاراگاه ماهر است این پرونده رو قبول میکنه…
ایم چی وو (سو یو جین) زندگی خود را فدای مراقبت از خانوادش کرده. او تمام سختی ها را بخاطر خانواده خود تحمل کرده؛ تا اینکه یک روز از همه خسته و زده میشه و متوجه میشه که به یک سری تغییرات توی زندگیش نیاز داره…
ایم هیون وو (یونگ جون هیونگ) یه نویسنده مشهور و خوشتیپ وبتونه که رفتار خیلی خوبی با بقیه نداره همینطور اعتقادی به عشق نداره! لی سول بی با مزه و تپل یه کار آموزه که خیلی وقته روی “هیون وو” کراش داره اما هنوز اعتراف نکرده! تا اینکه یک روز “سول بی” یه قهوه میخوره و یهو میبینه تبدیل به یک دختر خوشگل شده…
داستان آلپ: آنت من (به ژاپنی: アルプス物語 わたしのアンネット، به انگلیسی: Story of the Alps: My Annette) یک مجموعه انیمه ۴۸ قسمتی است که توسط استودیو نیپون انیمیشن بر اساس رمانی از پاتریشیا سن جان نویسنده انگلیسی به نام جواهرهای برف ساخته شدهاست. پخش آن از ۹ ژانویه ۱۹۸۳ در شبکه فوجی تلویژن آغاز شده و تا ۲۵ دسامبر ۱۹۸۳ ادامه داشتهاست. آنت برنییر دختر نوجوان و خوش قلبی است که با پدر و برادر کوچکش، دنی به همراه مادربزرگ سالخورده اش در دهکدهای کوچک به نام روسینییر (Rossinière) در دامنهٔ کوههای آلپ سوییس زندگی میکند.
سریال در مورد مامور سیا به نام "دنیل میلر" می باشد که وارد ایستگاه CIA در برلین می شود. ماموریت مخفی او کشف منبع نشت اطلاعات از طریق یک افشاگر اطلاعات معروف به نام "توماس شاو " می باشد...
کیم جه ووک (بائه سو بیم) یه معمار موفقه و همسرش سو جی یونگ (هان چه یونگ) نیز شغل گویندگی داره. این دو بعد از اینکه پسرشون به یک بیماری کشنده دچار میشه برای نجاتش دست به هر کاری میزنند…