رادو، 45 ساله، ثروتمند و مجرد، با دستی قوی، تزلزل ناپذیر و بدون ظلم، تجارت خود را مدیریت می کند. رقبای او اکنون منجر به اتهاماتی علیه او در بازار سهام شده است، که رادو را وادار می کند تا بازی دوران کودکی درب بطری های آبجو را به یاد بیاورد، بازی ای که مستلزم ریسک پذیری، تلاش و مهارت بود...
داستان این فیلم درباره پسری 18 ساله است که به دور از خانواده در مدرسه شبانه روزی مشغول به تحصیل است. زمانی که از فاجعه ایی که برای خانواده اش اتفاق افتاده یعنی مرگ پدرش مطلع می شود زندگیش تغییر می کند و ..
بزرگتر از زندگی، وحشی، ترسناک؛ "گریس جونز" تمام این نقشها را بازی میکند. با این حال، او همچنان به عنوان یک عاشق، دختر، مادر، خواهر و حتی مادربزرگ نیز ظاهر میشود...
این فیلم مستند به زندگی تیم برگلینگ که بیشتر با نام آویچی شناخته میشود ، میپردازد. یک دیجی سوئدی که در حال حاضر یکی از محبوب و معروفترین دیجیهای جهان میباشد و طرفداران بسیار زیادی دارد و…
گروهی از علاقهمندان به سینما در یکی از مناطق روستایی پنسیلوانیا، به دلیل عدم توانایی در خرید یک پروژکتور دیجیتال با قیمت ۵۰ هزار دلار، برای حفظ یک سینما روباز قدیمی که در آستانه تعطیلی قرار دارد، تلاش میکنند. این گروه داوطلبانه و بدون دریافت هیچگونه دستمزدی، تنها به نمایش فیلمهای کلاسیک با کیفیت ۳۵ میلیمتری میپردازند.
بیش از 65 میلیون نفر در سراسر جهان مجبور شده اند برای فرار از قحطی، تغییر آب و هوا و جنگ خانه خود را ترک کنند، که این بزرگترین مهاجرت انسان ها پس از جنگ جهانی دوم هست.
در دهه 1960، با فروپاشی شهرها و پراکندگی حومهها، آتلستان اسپیلهاوس چشماندازی داشت: شهری آیندهنگر با 25 هزار ساکن، که از ابتدا در جنگلهای منزوی شمال مینهسوتا مهندسی شده بود تا بحرانهای دوقلو شهری و محیطی را حل کند..
“کیم چنگ سو” جوان به جرم قتل یک ژاپنی در پشت میله های زندان است، او در زندان شاهد رفتار ناعادلانه با شهروندان کره ای میباشد، کسانی که فقط استقلال میخواهند و…
دختری به اسم «سایا» در یک معبد به همراه پدرش زندگی می کنه. مثل همه ی بچه های دبیرستانی به دبیرستان می ره و دوستان جالبی داره. از اون جایی که پدر و دختر هیچ رقمه آشپزی بلد نیستن، به نزدیک ترین کافه نزدیک معبد می رن. به طوری که رئیس کافه، آشپز اونا حساب می شه. «سایا» در ظاهر شبیه به بچه های دیگه س، ولی یه تفاوت بزرگ در اون وجود داره. «سایا» قدرت فرا انسانی داره. با کمک شمشیری که از معبد قرض می گیره، به شکار موجودات عجیب و خطرناکی به نام «فرزندان ارشد» می ره. این موجودات از انسان ها تغذیه می کنن و «سایا» شکارچی این موجودات است … در طول روز، «سایا» یک فرد معمولی است، ولی در شب به موجودی قدرتمند تبدیل می شه…
سریال درباره یه خون آشام ـه به اسم پارک جی سانگ (آ جه هیون) که بعنوان دکتر در یک بیمارستان مشغول به کار میکنه یو ری ته (کو های سون) دکتر و وارث همون بیمارستان ـه لی جه ووک (جی جین هی) هم رئیس بیمارستان ـه و در ضمن آدم بده ی سریال هم هست.
شی هیون (وو دو هوان) زندگیش را بر سر بازی خطرناکی که گمراه کردن اون ته هی (جوی) است شرط بسته است. هدفِ شی هیون ۲۰ ساله است و اعتقاد دارد کسانی که تحت تاثیر عشق قرار می گیرند احساساتی هستند. بعد از اینکه ته هی؛ شی هیون را ملاقات می کند دیدگاهش نسبت به عشق تغییر می کند…
بازرس "تیادر بورلو" از گروه جرایم ویژه در شهر "بسزل"، قتل دانشجویی را در شهری شبیه به شهر "بسزل" را بررسی می کند، شهری که به همان شکل هست اما به گونه ای دیگر حس می شود...
اوه سو (لی جونگ هیون) پسر باهوش و خوش تیپِ بیست و چند ساله است. او مهندس شرکت IT، صاحب یک کافی شاب و باریستا است. اوه سو احساسات غیرقابل دیدن مردم را می بیند و با استفاده از گرده جادویی اش نقش خدای عشق را برای مردان و زنان بازی می کند و آنها را به هم می رساند. این گرده جادویی باعث می شود اوه سو عاشق سو یو ری (کیم سو اون) شود. سو یو ری یک افسر پلیس و دختری با شخصیت روشن است که خانواده اش را ساپورت می کند…
چان جه این یه کارآگاه کارکشته و نابغه با ضریب هوشی بالاست. “کیم دان” هم یه کارآگاه تازه کاره که میتونه ارواحُ ببینه. این دونفر برای پیدا کردن دسیسه ، وارد یه شرکت بزرگ و پر قدرت می شوند …
یو سئول اوک رمان های رمزآلود رو دوست داشت و میخواست که کارآگاه بشه، اما بعد ازدواجش همه رویاهاش رو از دست داد. در حال حاضر اون زن خانه دار با یه شوهر دادستانه.اون ها وان سئونگ رو میبینه که یه کارآگاه پرشوریه و تصمیم میگیرن که برای حل موارد همکاری کنن …
داستان از آنجایی شروع می شود که پسر نوجوانی به نام رایان اتوود به همراه برادرش اقدام به سرقت ماشین میکند که بعد ازکمی تعقیب و گریز توسط پلیس دستگیر شده و به زندان می افتد.
مانو یوکیترو محصل سال دوم راهنماییه میباشد . اون پسریست که در پیدا کردن دوست مشکل دارد و دوست پیدا کردن برایش سخت میباشد . او فکر می کند که خودش فقط یک تماشاگر است و تمام اتفاقات رو زانه رو در قسمت یادداشت های دفتر تلفنش ثبت میکند . اون از تنهایی رنج میبرد پس در ذهن خود یک دوست رو خلق میکنه به نام "دیوس ایکس " که ارباب زمان و مکان میباشد . و این دوست جدید یعنی دیوس وقتی کار های روزمره یوکیترو رو میبینه یه تواناییه جدیدی بهش میده و آن هم اینه که حال در دفتر یادداشتش وقایعی رو که در آینده ی نزدیک اتفاق میفته رو هم ثبت میکنه ...
Rei Kiriyama یه پسر ۱۷ ساله ـست که تازگیا زده تو خط تنها زندگی کردن و با پولی که به عنوان یه بازیکن حرفهای شوگی میگیره، امرار معاش میکنه. با وجود این استقلال مالی هنوز به استقلال عاطفی نرسیده و همین مشکل زندگی روزانه ـشُ مداوما تحت تاثیر قرار میده. رابطه ـش با خونواده ـش تیره و تار شده و نمیتونه درست و حسابی با هممدرسهای هاش تعامل داشته باشه.توی همین هیری ویری کارش با شیب ملایم وارد رکود میشه و قوز بالا قور انتظارات با توجه به پنجم شدنش تو دوره راهنمایی ازش بالاست ولی دچار نوساناتی میشه و پیشرفتش متوقف میشه.
در دنیایی که انسان های نیمه حیوان بوجود آمده اند دوئل و به جان هم انداختن آنها تبدیل به تفریحی برای افراد زیادی گشته است. "یوویا"، پسریه که روزی به اصرار دوستان خود برای سوار کردن دختران و خوشگذرونی با اونا همراه میشه ولی از قضا دختری (هیتومی) که اونا سوار می کنند نیمه حیوان از آب در میاد و بجز یوویا تمام رفقای اونو می کشه! هیتومی یک راتلِ که به عنوان نترس ترین حیوان شناخته میشه و بعد از اون بخاطر اتفاقاتی که می افته مجبور میشه برای محافظت از یوویا کنارش بمونه.
سریالی معمایی-جنایی که حول داستان قتلی میگرده که در اون بچه هایی از خانواده های ثروتمند متهم هستن، تلاشی برای فهمیدن حقیقت. چوی جه هی وکیلیه که در منطقه ای فقیر بزرگ شده و حالت مجری برنامه تلویزیونی هست به نام “بازگشت” . جه هی مسئول پرونده قتل میشه و داستان شروع میشه.
گو هه ران (کیم نام جو) یک مجری محبوب برای تیتراژ اخباره. اون تو کارش سخت تلاش میکنه. یه روز گو هه ران مظنون به یک صانحه قتل میشه. شوهرش “کانگ ته ووک” (جی جین هی) در گذشته دادستان بوده ولی حالا به عنوان یک وکیل کار میکنه. ازدواج این دو نفر از پیش تعیین شده بوده؛ کانگ ته ووک تصمیم میگیره که از همسرش دفاع کنه تا دوباره عاشقش بشه.
دو قلوهای Paul Muad'dib درگیر مسائل سیاسی سرزمین های Arrakis یا همان Dune می شوند ، این مسئله به بقیه دنیا هم کشیده می شود، که سر آغاز داستان فرزندان Dune است...
یک سال پیش پدرِ کانگ این کیو به طرز وحشیانه ای به قتل می رسه . برای انتقام از کسی که مسئول مرگ پدرشه پزشک میشه . و داوطلبانه پزشکِ زندانی میشه که قاتل اونجا زندانیه.
داستان عشقی بین جی سو هو (یون دو جون) سوپراستاری که دیجی میشه و سونگ گریم (کیم سوهیون) نویسنده برنامه رادیویی که برای التیام دلهای جریحه دار مردم به واسه نمایش رادیو سروکار داره. یون دو جون در نقش سوپراستاری که نمیتونه بخونه مگه اینکه واسش به صورت متن به نمایش دربیارنش، اون یه شخصیت بچگونه داره که برای نمایش رادیو زنده دیجی میشه، داستان با کیم سوهیون که نویسنده نمایشنامه رادیوییه شروع میشه که پنج ساله تجربه کاری داره.