یک راهنمای شکار در منطقه پاتاگونیا، به طور اتفاقی از جنایتی وحشتناک علیه خواهرزادهاش باخبر میشود. این اتفاق او را وادار میکند تا برای برقراری عدالت، با رازهای پنهان و دردناک دهه ۸۰ آرژانتین که دورهای پرآشوب و تاریک بود، روبرو شود.
گابریل ایگلسیاس با تعریف کردن داستانهای خندهدار از زندگی روزمرهاش، سعی میکند مخاطبانش را بخنداند. موضوعات داستانهای او شامل قرار گذاشتن، مشکلات خانه و سفرهای هوایی است.
دون جدوندو، کمدین معروف کلمبیایی، با اجرای استندآپ کمدی جدید و بسیار طنزآمیز خود، به صحنه بازگشته است. نمایش او، که با شوخیهای رک و بیپرده همراه است، برای علاقهمندان به کمدیهای تند و تیز بسیار جذاب خواهد بود.
داستان گری، پسر بازماندگان هولوکاست، به بررسی تاثیرات روانی و بین نسلی این فاجعه میپردازد. او با کندوکاو در گذشتهی والدینش، با هویت خود و میراث دردناک خانوادگیاش روبرو میشود.
قطار سریعالسیر ۳۱ دسامبر قرار بود یک سفر ریلی معمولی و آرام باشد، حداقل این چیزی بود که لوکوموتیوران نیکلای ایوانوویچ فکر میکرد. با این حال، سرنوشت برنامههای دیگری برای آن داشت.
میشل بوتئو در یک برنامهی خاص، درباره زندگی شخصی و حرفهای خود صحبت میکند. او در این برنامه، تجربیاتش را از شهرت، فرزندپروری و همچنین چالشهای ناشی از مصرف مواد مخدر با بینندگان به اشتراک میگذارد.
مراسم رُست برای جشن گرفتن مهمترین اتفاقات سال گذشته، با حضور کمدینهای مارک نورمند، خانم پت، سم موریل و تیم دیلون، در تاریخ ۱۷ دسامبر در سالن بلوئدر لسآنجلس فیلمبرداری شد.
بوی کالدگ به دلیل اندازه غیرعادی هیکلش مشهور است. این ویژگی خاص، هم برای او محبوبیت و هم دردسرهای زیادی به همراه دارد و زندگیاش را به دنیایی از شهوت و آشوب تبدیل کرده است.
آتش نشانان پس از فجایع و تغییرات ناگوار، باید همواره خود را در حال کمک به تمام دنیا ببینند، حتی اگر در زندگی شخصی و حرفهای خود، با سختیها و موانع بسیاری روبرو باشند...
خانواده دیویس در مسیر مسابقات بیلیارد تگزاس، از سالنهای گرد و خاکی تا مسابقات آزاد تگزاس، با تراژدی دست و پنجه نرم میکنند و برای رستگاری میجنگند. در این مسیر، افسانهها ظهور میکنند و قهرمانان تاجگذاری میکنند، در حالی که مهارت و سرنوشت در هم آمیخته میشوند.
ماریان، پزشک، و تور، پرستار، که از رابطه اجتناب میکنند، در کشتی با هم آشنا میشوند. پس از این ملاقات، ماریان با زیر سؤال بردن هنجارها، به امکان صمیمیت ناگهانی فکر میکند.
داستان درباره بازرس آرجون است که پس از تعلیق به پاسگاه جدید میرود و با یک اتفاق غیرمنتظره روبرو میشود. سوال اصلی اینجاست که آیا او میتواند اوضاع را کنترل کند یا خیر.
مردی بدشانس و درمانده، از سر ناچاری نقشی را در یک سریال تلویزیونی تایلندی که به آن علاقهای ندارد، قبول میکند. اما به طور ناگهانی، متوجه میشود که زندگی واقعیاش با داستان آن سریال تداخل پیدا کرده است.
با بیش از 12 میلیون طرفدار، VMX در سال 2024 با فیلمهای داغ و رکوردشکن از بهترین کارگردانان فیلیپینی که ستارگان محبوب و چهرههای جدیدی را به نمایش میگذارد، تب را بالا برد. راب گینتو و اپل دی به شما میپیوندند تا...
چیزی واقعاً عجیب در مورد خدمتکاری که من تازه استخدام کردم وجود دارد! هیچ فرد عادی نمی تواند اینقدر زیبا باشد، یا غذای شگفت انگیزی خوشمزه بپزد، یا قبل از اینکه بخواهم دقیقا بداند من چه می خواهم. او باید از جادو استفاده می کند - درست است، طلسم تنها چیزی است که می تواند توضیح دهد که چرا هر وقت به او نگاه می کنم سینه ام اینقدر سفت می شود. سوگند می خورم، من می خواهم به آنچه که این خدمتکار را بسیار ... مرموز می کند، برسم!
این سری جدید نقشهای مفهومی آهنگ، رقص و مد از Pretty Series را ادامه میدهد، و همچنین موضوع جادو را هم اضافه میکند. دانش آموز سال اول دبیرستانی، هینویا ماتسوری، جشنوارهها را دوست دارد و آرزو دارد روزی بتواند در "PriMagi" که شکلی جادویی مانند از سرگرمیهای صحنهای ناشی از آهنگ، رقص و مد است، بازی کند. وقتی که جادوگر پر انرژی و مشکل ساز، میامو از قلمرو جادویی میآید، آن روز فرا میرسد و ماتسوری را برای PriMagi همراهی میکند. این دو با رقبا برای صعود به قله PriMagi رقابت میکنند.
DNA، جوهر زندگی، اکنون می تواند تغییر یابد. نه تنها توسط ژنتیک دانان هاروارد و شرکت های چند میلیارد دلاری، بلکه توسط بیوهکرهای مرتد که از گاراژهایشان کار می کنند.
آیومو تاناکا، دانش آموز سال اول دبیرستان، و اوروشی یائوتوم، دانش آموز سال دوم، اعضای باشگاه شوگی هستند. آیومو بعد از اینکه موفق شد او را در بازی شوگی شکست دهد، قول میدهد که احساساتش را به اوروشی، سنپایش اعتراف کند، اما او در این بازی مبتدی است و اوروشی همیشه او را شکست میدهد. در همین حال، اوروشی مدام تلاش میکند تا آیومو اعتراف کند که از او خوشش میآید، اما آیومو هرگز اجازه نمیدهد چهره پوکریاش از بین برود.
کلوین با بیدار شدن در یک مکان جدید عجیب و غریب بدون خاطره ای از زندگی گذشته خود، متوجه می شود که در ازای انتقال توانایی های جدید خود، آن خاطرات را از بین برده است. به عنوان یک احضار کننده به دنیای کاملاً جدیدی می رود - با اولین دنبال کننده او همان الهه ای است که او را به ارمغان آورد! - کلوین زندگی جدید خود را به عنوان یک ماجراجو آغاز می کند، و مدت زیادی نمی گذرد که او تمایلات پنهان خود را به عنوان یک معتاد جنگی کشف می کند. از شوالیه سیاه قلعه باستانی ارواح شیطانی گرفته تا دیو درون غار مخفی حکیم، او در مبارزه با دشمنان مهیب یکی پس از دیگری لذت می برد. به این ماجراجوی OP در یک حماسه مهیج و حماسی بپیوندید زیرا او و متحدانش راه خود را در تاریخچه تاریخ حک می کنند!
کیریشیما تورو به همان اندازه که میآیند یک یاکوزا شریر است، تا جایی که لقب «دیو ساکوراگی» را به خود اختصاص داده است. برای اینکه او را تحت کنترل درآورد، به طور ناگهانی مستقیماً از طرف رئیس به او مأموریت جدیدی داده می شود - از دخترش مراقبت کند!
هان جی یول به عنوان دامپزشک در سئول کار می کند. یک روز از پدربزرگش تلفنی دریافت می کند. پدربزرگش به جزئیات اشاره نمی کند، اما صدای او جدی به نظر می رسد. هان جی یول تصمیم می گیرد به دهکده هدونگ، جایی که پدربزرگش زندگی می کند و یک کلینیک حیوانات را اداره می کند، برود. در آنجا هان جی یول با افسر پلیس Ahn Ja Young ملاقات می کند. معلوم شد که پدربزرگ او در واقع در حال تور اروپا است. بر اساس یادداشتی که پدربزرگش به جا گذاشته، هان جی یول باید به مدت نیم سال درمانگاه حیوانات پدربزرگش را در اختیار بگیرد، در حالی که پدربزرگش دور است.
در سال ۲۱۳۸ میلادی، دورانی که بازیهای واقعیت مجازی بسیار پرطرفدار هستند، یک بازی آنلاین محبوب به نام ایگدراسیل، روزی بدون اعلام قبلی و بیسروصدا خاموش میشود. با این حال، یکی از بازیکنان به نام مومونگا تصمیم میگیرد که از سیستم خارج نشود. در نتیجه، مومونگا به شکل شخصیت اسکلتی خود در بازی، که به عنوان «قویترین جادوگر» شناخته میشود، در میآید. دنیای بازی به تحول خود ادامه میدهد و شخصیتهای غیرقابلبازی (NPCها) شروع به نشان دادن احساسات میکنند. مومونگا، این مرد جوان معمولی که در دنیای واقعی والدین، دوست یا جایگاه اجتماعی خاصی ندارد، اکنون تلاش میکند تا کنترل این دنیای جدیدی که بازی به آن مبدل شده است را به دست بگیرد.
آتسوشی کامیا، کاپیتان سابق دبیرستان کاکهگاوا و "کاپیتان شجاع" مشهور جهان برای یک تیم فوتبال مشهور ایتالیایی... و هیدتو تسوجی، دانش آموز دبیرستان کاکهگاوا، که به نظر می رسد علاقه ای به تیم فوتبال اکنون ضعیف شده ندارد... ملاقات آنها شروع یک افسانه جدید است ...
جنگ با بیگانگان مهاجم را نمی توان تنها با موشک پیروز کرد! روحیه تیم به اندازه شروع یک حمله متقابل اهمیت دارد، و اینجاست که جینی و دوستانش وارد می شوند. جادوگران نورانی نیروی هوایی لیگ ملل به جای ایستادن در خط مقدم با 501 بال جنگنده مشترک، لبخند به غیرنظامیان آواره می آورند. در دنیای جنگ انسان و نوروی با آهنگ و رقص هیجان انگیز - ناگفته نماند نمایش های هوایی که دنیای موسیقی مانند آنها را ندیده است! اگرچه آنها ممکن است غیر جنگنده باشند، اما این اجراکنندگان ارزش حفظ لبخند مردم را می دانند و به روش منحصر به فرد خود می جنگند تا مطمئن شوند این لبخندها هرگز محو نمی شوند.
داستان در قلب مدرسه شبانه روزی اشرام می گذرد و به دنبال شاگردی پنج زن جوان با نام مستعار "پنتاگرام" است که به دنبال تبدیل شدن به "بانوان واقعی شایسته این نام" هستند. آنها در فضایی بسیار دوستانه به طور روزانه به مطالعه هنر جادو و آداب می پردازند و فرهنگ عمومی خود را توسعه می دهند. آرسنوتوریا، مل، آلبرتای کوچولو، پیکاتریکس و آبراملین، پنج دانشآموز مورد نظر، کلاسها را با هم دنبال میکنند، در فعالیتهای مشترک شرکت میکنند و حتی بعد از کلاس چای میخورند، در اتاقی مرموز... در چنین موسسهای، هیچ روزی مانند روز دیگری نیست. و لذت موظف است وجود داشته باشد!
این داستان ماجرای کاراگاهانی را روایت میکند که در شهر اینچئون مشغول به کار هستند . کانگ دو چانگ (Son Hyun-Joo) کاراگاهیست که 18 سال از عمر خود را صرف انجام این کار کرده است ، او برای پیدا کردن مجرمین و حل پرونده ها ، از تجربه و روابط شخصی اش استفاده میکند ، از طرفی اوه جی هیوک (Jang Seung-Jo) کاراگاه نخبه ایست که 9 ساله مشغول به کار است ، او برخلاف کانگ دو چانگ ، برای حل پرونده ها از شواهد موجود و همچنین بینش روان جنایتکاران استفاده میکند ، بخاطر صدماتی که در کودکی خورده است ، حاضر به درد و دل و افشای رازهای خود با کسی نیست و بخاطر اینکه وارث دایی مرحومش بود ، به فرد ثروتمندی تبدیل شد و…
ریو میزوشیما را دنبال می کند، که با انگیزه به تیم بدمینتون مدرسه راهنمایی خود پیوست - اما بدون مربی مناسب، در گمنامی قرار گرفت. با این وجود، او در نهایت با قدرت بدنی خود به مسابقات استانی رسید. اکنون او به تیم بدمینتون دبیرستان یوکوهاما-میناتو با مربی افسانه ای ابیهارا و در محاصره هم تیمی های با استعداد می پیوندد. او تلاش می کند تا به یک ورزشکار برتر تبدیل شود و تیم دبیرستان خود را به مسابقات بین المللی برساند.
8 دختر در دبیرستان ابتدایی در ناحیه اوراوا استان سایتما. یوساگی، توکیوا، مینامی، ساکورا، میدوری، کوجیکا، سایکو، میسونو - از تماشای بازی شخصیتهای منحصربهفرد آنها در برابر یکدیگر لذت ببرید، زیرا زندگی مدرسه پر از سرگرمی آنها در حال گسترش است.