جیسون میوز و کوین اسمیت پادکست خود را با عنوان «جی و سایلنت بوب پیر میشوند» به انگلستان بردند تا با طرفداران خود دیدار کنند و داستانهایی از زندگی خود تعریف کنند...
یک کهنه سرباز جنگ ویتنام به خانه اش در کالیفرنیا بازمیگردد و متوجه میشود زن و بچه اش به قتل رسیده اند. او خود را برای یک ماموریت وحشیانه جهت گرفتن انتقام از مسئول مرگ اعضای خانواده اش آماده میکند و…
یک برادر سختگیر در مهمانی تصمیم می گیرد نوزادی را که صبح روز بعد از شب بدرفتاری هایشان در دوره تحصیلی، یک نوزاد را که در راه ورودی خانه شان پیدا کرده اند، به عنوان عضو جدیدی بپذیرند...
در یک بار یک مشتری به صاحب آنجا نصیحت می کند که بار خود را ببندد چون موجوداتی ترسناک به بار خمله خواهند کرد . اما صاحب آنجا به حرف او توجهی نمی کند تا اینکه موجودات حمله می کنند . حالا افراد آنجا گیر افتاده اند و باید خود را از آن بار نجات دهند و …
يوجرزي، زمان حال. يک سال بعد از آن که فروشگاه وسايل خانگي «کوييک شاپ» آتش گرفت و ويران شد، «دانته هيکس» (اوهالوران) و «رندال گريوز» (آندرسن) - دو رفيق سي و خرده اي ساله که ده سال در آن فروشگاه مشغول به کار بودند - در رستوران غذاي حاضري «موبي» کار مي کنند...
«جی» و «باب» پی میبرند کتاب مصوری که دوستشان قبلا با الهام گرفتن از زندگی آن دو منتشر کرده، قرار است به زودی تبدیل به فیلم شده و روی پرده سینما برود. آن ها تصمیم می گیرند سازندگان فیلم را پیدا کرده و کارشان را متوقف کنند...
داستان فیلم عاشقانه کمدی Mallrats 1995 در مورد دو دوست صمیمی که هردو مورد خیانت دوست دختر هایشان قرار گرفته اند، برای فراموش کردن دردشان به مرکز خرید محلی می روند و با افرادی آشنا می شوند که…
وقتي «دانته هيکس» (اوهالوران) مجبور مي شود در روز استراحتش، شيفت فروشندگي را در «کوييک استاپ» به عهده بگيرد، سعي مي کند - اگرچه با اکراه - وظيفه ي فروشندگي کم اجر خود را با قابليت هر چه تمام تر انجام دهد. در همين حال «رندال» (آندرسن)، دوست صميمي اش در مغازه ي نوار ويدئو فروشي کناري مشغول به کار است. نگرش تحقيرآلود «رندال» به کار درست در نقطه ي مقابل تلاش «دانته» است.
در این فیلم به کارگردانی «کوین اسمیت»، جی با بازی «جیسون میوز» و باب بیزبان با بازی اسمیت به هالیوود میروند تا از ساخته شدن ریبوت فیلمی بر اساس زندگیشان جلوگیری کنند.
جیسون میوز برای اینکه در هالیوود احترام بیشتری کسب کند، با جیمز اسمیت همکاری می کند تا با روشی جدید در بازیگری که از روی کتابی آن را دنبال می کند، تبدیل به بازیگری جدی شود. اما طولی نمی کشد که در سرازیری دیوانگی قرار میگیرد…
داستان در مورد "بری آلن" است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند. در حال حاضر تنها دوستان بری می دانند که او تبدیل به سریعترین مرد زنده جهان شده است. اما او بزودی متوجه میشود که تنها کسی نیست که در هنگام انفجار، قدرت فرا انسانی به دست آورده و افراد دیگری هم هستند که این قدرت را به دست آورده اما در راه درستی از آن استفاده نمیکنند. بنابراین "بری آلن" با آزمایشگاه استار همکاری میکند و مامور میشود تا از مظلومان شهر در برابر حوادث دفاع کند...