تلمای پونی آرزوی دیرینهای داشت که به اسب تک شاخ تبدیل شود. تا اینکه یک روز، به لطف یک اتفاق نادر و شگفتانگیز، آرزوی او به حقیقت میپیوندد و تلما به یک ستاره پاپ بینالمللی تبدیل میشود. اما این شهرت ناگهانی، بهایی غیرمنتظره برای تلما دارد.
جزیرهای به نام سانتا ماریا به دلیل نبود پزشک دائمی، با مشکلات بسیاری روبرو شده است. برای حل این مشکل، مردم جزیره تصمیم میگیرند یک پزشک را به جزیره دعوت کنند و او را به زندگی در جزیرهی خود تشویق کنند...
نیکته دوست دارد به عنوان راهنمای تور کار کند تا زمانی که شرکت توسط یک سهام دار خریداری شود. او تصمیم میگیرد شرکت تور خود را از صفر راهاندازی کند و برای برنده شدن در یک مسابقه مجله در برابر شرکت قدیمیاش رقابت میکند...
ناچو بچه ای است که با مایرا، دختر رهبر یک باند دزد و فروشندگان خیابانی، لا دیابلا، علاقه دارد. او با آن رابطه مخالف بود و ناچو و مایرا عشق و اولین قدمهای بزرگسالی را کشف خواهند کرد...
1. لروی لو، رهبر شاخۀ تگزاس کوکلوسکلان، با محکومیت به سه سال حبس در مزرعۀ کار اجباری زندان، با تمام نفرتهایی که آموخته شده روبهرو میشود. مدیر زندان، آقای مِرویل، مصمم به اصلاح لروی است و او را همسلولی امیلیو، کارگر مزرعۀ لاتینتبار محکوم به خاطر فعالیتهای کارگری، میکند...
موجودی نیمه کوسه ای ، اختاپوس نیمه که برای ارتش ایجاد شده است ، وحشت زیادی را در مکزیک ایجاد می کند در حالی که دانشمندی که به ایجاد آن کمک کرده سعی در ضبط / کشتن آن دارد...
یک دختر از هندوراس بنام «سایرا» برای داشتن آینده ای بهتر، آرزوی زندگی در ایالات متحده آمریکا را دارد، و به همین منظور در یک سفر پرماجرا قدم می گذارد...
«ناچو» (بلک) مرد جواني است که در صومعه اي در مکزيک بزرگ شده و حالا همان جا آشپزي مي کند. او نقابي به چهره مي زند و شنلي بر دوش مي اندازد تا در مسابقات کشتي کچ محلي شرکت کند و جايزه ي 200دلاري اش را ببرد و به کمک آن بتواند براي بچه ها غذاهايي بهتر و براي خودش اعتبار دست و پا کند...
پسر کوچکی تلاش می کند در دهه هشتاد السالوادور دوران کودکی عادی داشته باشد.اما او به طور دراماتیکی در نبردی برای زندگی خود گرفتار شده است در حالیکه ناامیدانه تلاش می کند از جنگی که در اطرافش زبانه می کشد دوری کند...