"سایمون" که مسئول جمع آوری زباله میباشد با "هنری" رمان نویسی شوخ طبع ولی بی استعداد آشنا می شود."هنری" دنیای ادبیات را به او معرفی میکند و او شروع به نوشتن می کند و "سایمون" قله های موفقیت را تا برنده شدن جایزه نوبل طی می کند اما "هنری" زندگی اش را غرق در الکل می کند...
استونی سنت کلر که از چهار سالگی به دلیل آرتروز از کار افتاده بود، روی ویلچر نشسته بود و رشدش متوقف شد، در 15 سالگی به عنوان یک شمشیر بلع به سیرک پیوست. یک سال بعد، او به خالکوبی روی آورد و 50 سال با سیرک ها و کارناوال ها سفر کرد ..
فیلمی استثماری که مارپیچ رو به پایین یک دانشجوی ایده آلیست پزشکی را دنبال می کند که سقوط از شر او را به لانه های تریاک، یک نمایش عجیب و غریب کارناوال، مهمانی های شیک مواد مخدرو در نهایت بشکه هفت تیر خود می کشاند.
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 8 جایزه و نامزد دریافت 28 جایزه دیگر.
ویکتور فن دورت و ویکتوریا دورگلات بنا به ملاحضات مالی و اجتماعی خانوادههایشان میخواهند با هم ازدواج کنند. در هنگام تمرین مراسم عروسی، ویکتور مدام خطابهای را که باید بگوید فراموش میکند. او به جنگل میرود و در حالی که خطابهاش را با خود تکرار میکند، حلقه را از شاخه درختی که مانند یک دست از زمین بیرون آمده است میگذراند. شاخه در حقیقت دست عروس مردهای است که از خاک بیرون مانده است. ماجراهای ویکتور، سرگردانیش در دنیای مردگان و عشق یک طرفه عروس مرده به او از این جا آغاز میشود...
لوبری، فلوریدا. "سام لومباردو" (مت دیلن)، معلم دبیرستان، متهم شده که شاگردش، "کلی" (دنیس ریچاردز)، دختر "ساندارا وان رایان" (ترسا راسل)، یکی از چهره های معتبر شهر را مورد اذیت و آزار قرار داده است. دو کارآگاه به نام های "ری دوکت" (کوین بیکن) و "گلوریا پرس" (دافنه روبین وگا) دربارهی این ادعا تحقیقاتی را آغاز می کنند ولی "گلوریا" معتقد است که این اتهامات دروغین است و برای ضایع کردن "سام" سر هم شده اند...
پنج مجرم شغلی در مکزیک گرد هم می آیند تا یک سرقت بانک را انجام دهند. آنها به زودی متوجه می شوند که در برابر موجودات بسیار ترسناک تر از پلیسی هستند که آنها را تعقیب می کند.