هنگامی که قدرت های خیر و شر دوباره در نبرد بر سر بشریت به زمین فرود می آیند، تنها امید برای بقا، فرزند متولد نشده یک زن بی گناه است. با کمک یک غریبه مرموز، او برای محافظت از فرزندش و نجات بشر مسابقه می دهد...
«تری فلورس» (لوپز)، مستندساز جوان، مأمور ساختن فیلمی درباره ی قبیله ای از سرخ پوستان در آمازون می شود. در منطقه مرد غریبه ای که «پل سارون» (وویت) نام دارد، ادعا می کند قبیله ی مورد نظر را می شناسد و تری وگروه فیلم برداری را به آن جا خواهد برد. اما در عوض، گروه را به محل اختفای «آناکوندا» می برد؛ مار غول پیکری که آدم ها را درسته قورت می دهد...
ساندرا در راه برداشتن خواهر خود در یک شهر بیابانی با یک کوچک شدن روبرو می شود تا به مادرش ادامه دهد. او با ورق زدن یک سکه تصمیم می گیرد. ورق زدن سکه روانی می شود...
یک خواننده جوان با یک دی جی قرار می گیرد که به او کمک می کند وارد تجارت موسیقی شود، اما رابطه آنها با بالا رفتن او به یک ستاره فوق العاده پیچیده می شود...
فیلمسازی تازه به دوران رسیده ای که استودیو از وی خواسته فیلم اکشنی بسازد، او می داند فیلم موفقی نخواهد شد, احساس می کند به بازی گرفته شده است و تصمیم می گیرد نگاتیو های فیلم را بدزد و با استودیو وارد معامله شود...
سام (برادریک) در شهر کوچکی در ایالت نیوانگلند زندگی میکند او از زندگی خود راضی نیست. روزی نامزدش، لیندا (پرستن) به او میگوید به شخص دیگری علاقهمند شده است و میخواهد به نیویورک برود. سام از این حرف او بسیار متعجب میشود و نمیخواهد لیندا را از دست بدهد. برای همین پس از این که لیندا به منهتن میرود او هم به دنبالش به منهتن میرود...
داستان در مورد یک زیستشناس دریایی است که برای تحقیق درباره علت غرق شدن کشتیها به دریا میرود. دخترش نیز او را همراهی میکند. در این سفر، آنها با کاپیتان نمو و زیردریایی عجیبش برخورد میکنند که ماجرایی هیجانانگیز را برایشان رقم میزند.
خواهر کوچکتر به خواهر بزرگتر حسادت میورزد و آرزو میکند جای او را بگیرد. صبح روز بعد، آرزو برآورده میشود و خواهران جابهجا میشوند. خواهر کوچکتر باید با زندگی جدیدش کنار بیاید...
سال 1933 تگزاس، یک معلم مدرسه و نویسنده مشتاق با یک نویسنده داستانهای عمومی آشنا میشود و به زودی رابطهای بین آن دو ایجاد میشود، اما به دلیل ارادت بردگی او به مادر بیمارش و اصرار بر آزادیاش، این رابطه محکوم به شکست است...