يك ناخداي ايراني تصميم مي گيرد براي اولين بار مال التجاره باارزشي را با عبور از ميانه اقيانوس هند به چين برساند و در اين سفر كه از خليج فارس آغاز مي شود، اتفاقات مختلفي رخ مي دهد و….
تینا مسرور که دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی سالمندان است، برای تحقیقات خود به خانه سالمندان می رود. در آنجا به خانم سالمندی برخورد می کند که در حال خواندن داستانی است به نام رخساره و…
«رسول رحماني» مالك يك مزرعه گوجه فرنگي است و كارخانهاي هم در كنار آن دارد. او كه چند سال پيش همسرش را از دست داده است، تنها زندگي ميكند. «نوبر كرداني» زني است كه سرپرستي خانوادهاش را به عهده دارد و ناچار است كار كند. او به همراه چند زن ديگر براي كار در مزرعه انتخاب ميشود و…
عبدالله جوانی مسیحی است که تازه به اسلام روی آورده و دل در گرو عشق راحله دختر زید دارد. وی در جریان عروسی با راحله ندایی میشنود که او را به یاری فرا میخواند، عبدالله بیابان به بیابان، واحه به واحه به سمت کربلا میتازد و هنگام عصر عاشورا به آنجا میرسد و در آن زمان «حقیقت» را بر سر نیزه میبیند...
فیلم بر اساس ماجرایی واقعی ساخته شدهاست. حسین سبزیان یک عاشق سینما وارد خانوادهای میشود و خود را محسن مخملباف معرفی میکند. در پایان فیلم مخلملباف واقعی پیدا میشود و سبزیان در دادگاه میگوید به دلیل علاقه به سینما دست به این کار زدم. ....
زندگی عباس از طریق رانندگی در کنار همسر و مادری که دچار بیماری فراموشی است به خوبی سپری میشود تا اینکه با بیماری همسرش ورق زندگی برمیگردد و تلاش اون برای درمان همسر بیمارش و …
یاسمن پاکروان بدنبال ایجاد مزاحمتهای مکرر همسر سابق خود به احسان دانشور وکیل مجرب مراجعه میکند. یاسمن در پی بالا گرفتن مزاحمتهای همسرش با کمک گرفتن از احسان در منزل او ساکن میگردد و به تدریج به او علاقمند میشود و…
حمید از مهین خواستگاری می کند، اما پدر مهین با شرایطی که برای ازدواج تعیین می کند حمید را برای اندوختن ثروت به کار قاچاق دارو می کشاند. حمید در زمان اندکی ثروت کلان می اندوزد و ازدواج او با مهین سرمی گیرد اما…
این فیلم داستان زندگی سیاوش دانشجوی عاصی و شوریده ای است که تصمیم می گیرد برای نفی بی عملی خود دست به عمل بزند و مردی را که به زعم خودش او را شپش می پندارد، به قتل برساند…
حمید هامون که با همسرش مهشید، دائم کش مکش دارند زندگی کابوس گونه ی خود را مرور می کند. او که مشغول نوشتن رساله اش درباره ی عشق و ایمان است در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی می گردد. خانه و کاشانه را ترک می کند و دست به اعمال دیوانه واری می زند. او در حالتی پریشان، در پی شکایت هایش، خود را به امواج دریا می سپارد و…
مینو که شوهرش مرده است قصد دارد با داریوش ازدواج کند اما نگران تنها فرزندش امیر است. امیر بیشتر اوقات خود را با پدرام که یکی از دوستان دانشگاهی اش استمی گذراند. در یکی از روزها، پدرام و امیر در سانحه تصادف باعث مرگ دو نفر میشوند. در این تقاطع که حادثه رخ داده مینو، امیر و آدم های دیگری حضور دارند که به نوعی با تقاطعی بزرگ در زندگی رو به رو شده اند…
مادر مریم در جوانی از سرطان خون مرده است و مریم که مثل مادرش اما تنها به دلیل بحران های عصبی مرتباً خون دماغ می شود، همواره بر این باور است که سرطان دارد و چیزی به پایان عمرش نمانده و این تصور، به خصوص حالا در 28 سالگی (سن مرگ مادرش) به اوج رسیده است…
اسفندیار به دلیل بیماری پدرش مامور میشود تا با مرسدس بنز به جای پدرش به کاشان برود. در این میان اسفندیار که میبیند یک اتومبیل گران قیمت به دست آورده سفر را یک روز عقب میاندازد و تصمیم میگیرد به اتفاق دوستانش یک روز با مرسدس خوش باشند. در طول روز اتفاقهای ناخوشایندی برای اسفندیار و دوستانش رخ میدهد که همگی از مرسدس متنفر میشوند و اسفندیار صبح روز بعد مرسدس را به آتش میکشد و…
نوجوان 13 ساله ای به نام بمانی، به دلیل تنهایی و عقده هایی که برایش بوجود آماده به جوانان ناباب بزرگتر از خودش پناه میبرد و این امر باعث تغییر و تحول در بمانی میشود. دست آخر او به همه کس و همه چیز بی اهمیت میشود…
برای خانوادهای با آبرو، مهمان سرزده که تازه عروس و داماد هستند میآید و چون وضع مالی خانواده خوب نیست، همسایگان دست به دست هم میدهند تا آبروی صاحبخانه را حفظ کنند…
یک معلم دبستان شاگردی را تهدید میکند که اگر یک بار دیگر مشق اش را در دفترش ننویسد از مدرسه اخراجش کند. همانروز بغل-دستی این بچه دفتر دوستش را اشتباهی بر میدارد. وقتی به خانه میرسد متوجه قضیه میشود و جستجو برای یافتن خانه ی دوست را آغاز میکند…