شریل یک کارگردان اهل هنگ کنگ است که از داستان عشق اول خود به عنوان مبنای پروژه بعدی خود استفاده می کند. همانطور که او داستان خود را برای یک فیلمنامه نویس تعریف می کند، خاطرات دوران معصومانه تری را زنده می کند...
زندگی تاجر آرامآنتونی وانگ زمانی که همسر باردارش توسط یک راننده تاکسی شلوغ زیر گرفته می شود، از هم می پاشد. این و یک حادثه دیگر با یک راننده تاکسی شلخته باعث می شود وونگ به ماموریتی برود تا راننده های تاکسی بد را بکشد...
چو سای فونگ، یک مرد عصبانی با مهارتهای فوقالعاده برای کسب درآمد به شغل شکار قاتلین مشغول است. این بار او به جزیرهای به نام LAZY Inn میرود تا یک دزد فراری به نام لی کین فای را با پاداش ۴۰۰۰۰۰ دلار از پلیس شکار کند...
یو یوان-گی سرکش به یک کشیش تائوئیست تبدیل می شود تا از نقش های سنتی که جامعه برای او به عنوان یک زن تعیین می کند اجتناب کند و بر مطالعات و شعر خود تمرکز کند. با این حال، تلاش او با خدمتکار و یک رونین منجر به مشکل می شود...
دیدگاه استنلی کوان در این فیلم هم خاطرات شخصی و هم جمعی نسبت به هنگ کنگ در سال 1997 است. او یک جمله معروف از اپرای کانتونی "شاهزاده چانگ پینگ"، "من انکار می کنم، انکار می کنم، اما در نهایت نمی توانم انکار کنم" را به عنوان استعاره ذکر می کند...
پس از یک رشته بدشانسی، یک جمع کننده بدهی چاره ای جز گذراندن شب در یک معبد خالی از سکنه ندارد، جایی که با یک روح زن وحشی روبرو می شود و بعداً برای نجات روح او از کنترل یک شیطان درختی شرور مبارزه می کند...
یک پیانیست نابغه به نام Ye Xianglun و دختری مرموز به نام Lu Xiaoyu در مدرسه موسیقی Tamkang با هم آشنا میشوند و علاقهای عمیق به هم پیدا میکنند. اما رازی که Xiaoyu درباره قطعه موسیقی ای که برای Xianglun نواخته است نگه داشته است، باعث میشود که زندگی آنها به طرز عجیبی تغییر کند...
یک فرستاده چینی برای اعدام یک سرباز مرتد به صحرای گوبی فرستاده می شود. با این حال، زمانی که کاروانی که یک راهب بودایی و یک گنج ارزشمند را حمل میکند توسط دزدان تهدید میشود، این دو جنگجو برای محافظت از مسافران متحد می شوند...