"چنگ لی شنگ" زنی جوان در نهایت آماده سرمایه گذاری بر روی خانه اول خود می شود.اما وقتی معامله خوب پیش نمی رود،او تلاش می کند رویایش را زنده نگه دارد حتی اگر به قیمت کشته شدن همسایه هایش باشد...
یک سفینه فضایی در سفر طولانی و تنهای خود به یک هرم فضایی عجیب بر میخورد،مسافران این سفینه قبل از اینکه چیزی بفهمند کنجکاوی آنها تبدیل به وحشت میشود و تمام کابوس هایشان به واقعیت می پیوندد...
پس از گم شدن یک دختر، دو تن از دوستانش بهمراه چند غریبه به سمت کابینی وسط جنگل کشیده می شوند که او در آن ناپدید شده بود. آنها در آنجا اوقات خوشی را سپری میکنند، اما از سرنوشت شومی که در انتظارشان است بی خبرند...
دو بازمانده‌ی تنها که در یک معدن واقع در قطب شمال گیر افتاده اند، مجبور هستند برای زنده ماندن از دست یک گونه جدید جانوری خطرناک خود را مخفی نگه دارند...
تعطیلات و خوش گذرانی پنج نوجوان زمانی به جهنم تبدیل می شود که آن ها در یک ساحل دستخوش شیوع یک ویروس مرگبار به نام STD میشوند که آن ها را تبدیل به زامبی میکند ...
داستان در مورد یک تیم ده نفره است که در کوه یک استراحتگاه تفریحی می بینند که کاملا متروکه است و تیم مجبور به ماندن در آنجا و کشف رمز و راز در اطراف آن میشوند تا اینکه...
"دکتر نورمن بویل" تحقیقات همکارش "دکتر پترسون" که پس از کشتن معشوقه خود اقدام به خودکشی کرده درباره "دکتر فرشتاین" را به دست می گیرد. او به همراه همسر و فرزندش به بوستون می رود تا در کلبه ای دورافتاده میان جنگل که متعلق به "دکتر پترسون" بود زندگی کنند. پسرش با دختری که فقط خودش می تواند ببیند دوست شده و آن دختر مرموز اخطار می دهد کلبه را ترک کنند...
"تسوی تینگ-یین" نویسنده ای موفق پس از نوشتن سه کتاب موفق درباره عشق بر اساس تجربیات خود،ایده خود را از دست داده و برای نوشتن رمان جدیدش در ژانر وحشت به مشکل بر می خورد.در حالیکه پیش نویس متن را آماده می کند،اتفاقات عجیبی در آپارتمانش به وقوع می پیوندد و...
در تابستان سال 1935، دوقلوهایی به نامهای "نیلز" و "هالند" به همراه خانواده خود در مزرعه ای زندگی می کردند. مادربزرگ دوست داشتنیشان "آدا" چیزی به نام "بازی" را به آنها آموخت. تعدادی اتفاق به وقوع پیوسته و به نظر می رسد آنها مسئول هستند...
"دن" و همسرش "مری" پس از اینکه در خانه‌ی تعطیلات خانوادگی‌شان با یک روح برخورد میکنند، فوراً یک جن‌گیر را استخدام میکنند تا از شر موجودات اهریمنی خلاص شوند. اما "دن" بزودی متوجه می شود که بیرون کردن این موجودات از خانه، آن‌طور که بنظر می آید کار ساده ای نیست...
