«کندی هرون» دختر والدینی جانورشناس است و در افریقا بزرگ شده. اکنون او وارد دنیای جدیدی می شود و قانون جنگل در این دنیا معنای جدیدی پیدا می کند. کندی که تا ۱۶ سالگی در خانه درس خوانده، حالا باید برای اولین بار به دبیرستان عمومی برود و با سلاحهای روانی و قوانین نانوشتهی دنیای دختران نوجوان امروزی روبرو شود.
وقتی یک حسابدار پس از خیانت دختری که دوست دارد ضربه سختی می خورد،به پیشنهاد بهترین دوستش تصمیم می گیرد با زنان زیادی رابطه برقرار کرده و قلب آنها را بشکند...
داستان در آینده و در شهر متروسیتی اتفاق می افتد. یک دانشمند به نام تنما ربات جوان با قدرت های باورنکردنی را خلق می کند. پسری به نام آسترو که بسیار شبیه انسان است و با ارتباط با اطرافیانش در حال یادگیری احساسات و عواطف است تا اینکه خطری بزرگ توسط شر و دوستان او را مورد تهدید قرار می دهد و اکنون آسترو باید با تمام نیرویش شهر را نجات دهد...
"ایزابل" جادوگر ساده لوح و مهربانی است که تصمیم گرقته قدرتهای خود را کنار گذاشته و زندگی عادی داشته باشد.در طرف دیگر شهر "جک وایت" بازیگر جذابی است که قرار است در بازسازی فیلم "افسون شده" بازی کند.این دو اتفاقی با هم آشنا شده و او قانع می شود که "ایزابل" در این فیلم بازی کند...
آرتور دنت که در انگلستان زندگی می کند يکروز صبح که از خواب بيدار می شود با اتفاق عجيبی روبرو می شود : بولدوزرها تا چند دقيقه ديگر خانه او را با خاک يکسان خواهند کرد . او سپس متوجه می شود که دوست قديمی اش فورد ، يک موجود فضائی بيگانه است که برای تفريح به کره زمين آمده است و در ادامه ...
داستان در مورد جوجه ای است که در ابتدا با موجودات فضایی برخورد می کند. ولی چون مدرکی برای اثبات حرف یا حقانیت خود ندارد، تحقیر شده و مورد تمسخر قرار می گیرد. ولی زمانی که فضایی ها به زمین حمله می کنند، او که منجی زمین می شود و همه را نجات می دهد...
براد و کیت در یک روز رویایی در سانفرانسیسکو با هم ملاقات می کنند و این آشنایی موجب ازدواج این دو می شوند. آنها پس از ازدواج برای تعطیلات برنامه ریزی می کنند تا به یک سفر رویایی بروند. اما همه چیز پس از رسیدن به فرودگاه و کنسل شدن پروازها به هم می خورد و …
درو بیلر (بلوم) که هم کارش را از دست داده و هم از نامزدش (بیل) جدا شده تصمیم به خودکشی گرفته اما ناگهان باخبر می شود پدرش درگذشته و باید به شهر زادگاهش، الیزابت تاون در کنتاکی، برگردد و…
مکس و لولا دو سارق حرفه ای جواهرات هستند. آنها تصمیم دارند بعد از انجام آخرین کار خود که دزدیدن یکی از الماسهای سه گانه ناپلئون است بازنشسته شوند. آنها پس از موفقیت در اینکار و فرار از دست استن لوید، مامور اداره آگاهی، عازم جزیره ای در دریای کارائیب می شوند. اما مکس پس از مدتی احساس می کند که این بازنشستگی زودهنگام مناسب حال او نیست. در همین زمان رئیس گانگسترهای جزیره نزد مکس آمده و به او پیشنهاد می دهد یکی دیگر از الماسهای سه گانه را از یک کشتی سرقت کند…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 23 جایزه و نامزد دریافت 47 جایزه دیگر.
بروکلين، دهه ي 1980. «والت» شانزده ساله (آيزنبرگ) و «فرانک» دوازده ساله (کلاين) باخبر مي شوند که پدر و مادر روشنفکرشان، «برنارد» (دانيلز) و «جون» (ليني) خيال جدا شدن از يک ديگر را دارند. حالا «والت» و «فرانک» بايد موضع خود را در قبال اين تغيير در زندگي خانوادگي روشن کنند...
شان که بعد از کشته شدن سگش در یک حادثه هواپیمایی از شرکت هواپیمایی شکایت میکنه ، ۱۰۰ میلیون دلار از بیمه میگیره و یک شرکت هواپیمایی تاسیس میکنه که خلبان هواپیمای شرکت Snoop Dogg بوده ولی در طی سفر .......
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
«جولیان نوبل» (برازنان) ، قاتل مزدور ، رفته رفته نگرانی ها و فشارهای حرفه اش را بر جسم و روحش احساس می کند و به این نتیجه می رسد که مشکل او بی رفیقی است. کمی بعد «جولیان» با «دنی رایت» (کینیر) آشنا و دوست می شود اما وقتی «دنی» از نوع کسب و کار «جولیان» باخبر می شود هاج و واج می ماند …..
سه دوست دوران بچگی بنام های دن، تام و جری به یاد دوست خود بیلی که در تصادف کشته شده و نیز برای پیدا کردن گنجی که رویای کودکی آنهاست عازم سفری پرخطر در جنگی دور افتاده می شوند. در این سفر آنها قایق خود را از دست می دهند و مجبور می شوند پیاده تا محل گنج پیش بروند...
پیتر لافلر صاحب و گرداننده یک مجموعه ورزشی کوچک و رو به تعطیلی است. از سوی دیگر وایت گودمن که مرد ثروتمندی بوده و صاحب و مدیر یک مجموعه بزرگ ورزشی است قصد دارد مجموعه ورزشی پیتر را بسته و آنرا تخریب کند تا بجای آن یک پارکینگ برای اعضای باشگاهش بسازد…