یک دزد قاتل در حال فرار با غارت دزدیده شده، یک دامدار فقیر را مجبور می کند تا او را در سراسر صحرا به مکزیک راهنمایی کند. همراه آنها همسر دامدار است که از قضا دوست دختر سابق قاتل است.
دو قاتل فراری، کافه "ابر شماره نه" را که پاتوق نوجوانان است، تسخیر میکنند و تعدادی از آنها را گروگان میگیرند. ساقی کافه تصمیم میگیرد جان این بچهها را نجات دهد.
یک قاتل حرفهای که به درخواست دوستی دو نفر را به قتل میرساند، با استفاده از پول دزدی دستمزد میگیرد. پلیس با ردیابی این پول، قاتل را تحت تعقیب قرار میدهد. قاتل فراری برای فرار از دست پلیس، دوست دختر پلیس آگاهی را گروگان میگیرد.
جیمز بلان، وکیل برتر، مردی را که مرد دیگری را به دلیل آزار جنسی همسرش به قتل رسانده بود، تبرئه می کند . کلانتر شهر که خود قاتل بود، بلان را به اتهام رشوه دادن به یکی از اعضای هیئت منصفه در این پرونده متهم می کند ...
تیجونا شهری است که جرم، پلیدی و فساد سرتاسر آن را فرا گرفته. خلافکاران محلی مکزیکی هر کسی را که قصد بهبود وضعیت این شهر را داشته باشد، متوقف می کنند اما یک سردبیر شجاع روزنامه آن ها را به چالش می کشد...
جرج نادر نقش خبرنگاری بازی میکند که حرفهاش به دلیل اعتیاد به الکل خراب شده است. زمانی که شاهد دستگیری یک مجرم معروف است فرصت بازگشتی برای او پیش میآید...
ویتو پولارا جاه طلب است و می خواهد تا آنجا که ممکن است قدرت و پول بیشتری به دست آورد. او تصمیم می گیرد که قاچاق سیگار را ترک کند و سعی کند کنترل کامل توزیع میوه و سبزیجات در منطقه را سودآورتر در نظر بگیرد. او به دنبال کمک رئیس جنایتکار روستایی است...
یک خبرنگار ادعا می کند که پلیس نیویورک از خلافکاران رشوه دریافت کرده و به آن ها اجازه می دهد که کسب و کار شرط بندیشان را اداره کنند. دادستان منطقه، مایکل نوریس، از شنیدن این خبر شوکه شده و تصمیم می گیرد که برای بهبود اوضاع کاری کند. او نمی داند که به چه کسی از نیروی پلیس می توان اعتماد کرد، به همین خاطر تصمیم می گیرد از کسانی که به تازگی از آکادمی پلیس فارغ التحصیل شده اند کمک گرفته و آن ها را پلیس مخفی کند...
یک کهنه سرباز جنگ کره پس از بازگشت به واشنگتن دی سی متوجه می شود که شریک تجاری اش فوت کرده و کسب و کار تحقیقات عمومی آنها فروخته شده است. او برای یافتن حقیقت به صورت مخفیانه در آنجا کار می کند...
راننده ای که به دنبال کار می گردد ، به یک بنگاهی که چند راننده کمپرسی مصالح ساختمانی دارد مراجعه می کند ، و در آنجا بعد از آزمایش رانندگی استخدام می شود . مدتی بعد راننده ای کشته می شود و ...
پسری کله شق به مدرسه ای جدید رفته و وارد معاملات مواد مخدر می شود. در حالیکه او راه خود را به سوی رده های بالای این کار باز می کند، یک معلم تلاش می کند او را به راه درست راهنمایی کند...