اولین قرار ملاقات یک مادر بیوه پس از سالها، هنگامی که در حین صرف شام در یک رستوران شیک، پیامهای تهدیدآمیز ناشناس به طور پیوسته به تلفن همراهش ارسال میشود، به یک تجربه وحشتناک بدل میگردد و او را دچار این تردید میکند که آیا مرد جذاب و خوشرویی که با او قرار دارد، عامل این مزاحمتها است.
خانه اِچا و آریل در ابتدا محل آرامش و تفاهم بود. اما این آرامش دیری نپایید و پس از آنکه جنی به نام جن داسیم عاشق اِچا شد و آرامش او را بر هم زد، زندگی این دو دستخوش وحشت و دگرگونی هولناکی شد.
یک زوج جدا شده که برای دستگیریشان جایزه تعیین شده است، برای نجات جان خود و پسرشان، مجبور به فرار از دست کارفرمای پیشینشان میشوند؛ کارفرمایی که یک گروه از نیروهای ویژه پنهانی را برای نابودی آنها اعزام کرده است.
دختر یک عروسکگردان ژاپنی، ناخواسته وارد دنیای جرم و جنایت میشود. این اتفاق زمانی میافتد که گروه نمایشی آنها با باند تبهکاری به سرکردگی شوگرمن و پسرش، لیتل شوگر، برخورد میکنند.
ژاژا کوردا، بازرگان ثروتمند، تنها دخترش را که یک راهبه است، به عنوان تنها وارث املاکش تعیین میکند. کوردا که در آستانه آغاز سرمایهگذاری جدیدی است، به همراه دخترش به زودی هدف دسیسهچینی سرمایهداران جاهطلب، تروریستهای خارجی و آدمکشهای مصمم قرار میگیرند.
دو برادر دوقلو که میخواهند زندگی پر دردسر خود را پشت سر بگذارند، به شهر زادگاهشان بازمیگردند تا دوباره شروع کنند. اما متوجه میشوند که شرارت بزرگتری در انتظار بازگشت آنهاست.
آرجون سرکار، یک افسر برتر HIT (واحد مداخله در جنایات) از ویشاکاپاتنام، به جامو و کشمیر فرستاده میشود تا مجموعهای از قتلهای وحشیانه را بررسی کند. در حالی که او گروهی از قاتلان گریزان را تعقیب میکند، این پرونده مهارتها و قدرت ذهنی او را به چالش میکشد.
بعد از ورشکستگی، ایوب برای کار در مزرعه گوجهفرنگی از ازمیر خارج میشود. دستمزدهای پرداختنشده ایوب را کلافه میکند و این موضوع منجر به درگیری با سرکارگرش، هِمّه، میشود. او تصمیم میگیرد هِمّه را بکشد، اما ناخواسته در شهر مسیرش منحرف شده و خشمش فروکش میکند.
سه برادر پس از بازگشت به جنگلی که پدرشان را کشته بودند، با خالی بودن گور او روبرو میشوند. این اتفاق باعث میشود که ترس و بدگمانی بین آنها حاکم شده و وفاداری یکدیگر را زیر سوال ببرند که پیامدهای جبرانناپذیری به دنبال دارد.
زنی مرموز که به طور مکرر در حیاط جلویی یک خانواده ظاهر میشود، اغلب هشدارهای سرد یا پیامهای آزاردهندهای را میدهد و ساکنان را به پرسش درباره هویت، انگیزهها و خطر احتمالی او وامیدارد.
در سرزمینی که بیعدالتی در آن ریشه دوانده، جوانی آتشینمزاج در برابر شبکهای نیرومند از فساد قد علم میکند و برای احقاق حقوق مردم عادی به مبارزه با وضع موجود برمیخیزد.
با آغاز ناپدید شدن دختران برجسته و رقابتکننده برای عنوان ملکهی رقص در دبیرستان «شیدساید»، دختری جسور و تازهوارد درمییابد که شبی پر از هول و وحشت در جشن رقص پیش رو دارد.
داستان دربارهٔ یک شکارچی کارکشته است که باید گروهی مزدور را به منطقهای خطرناک ببرد تا یک سیگنال رادیویی مرموز را بررسی کنند. این داستان بر اساس یک سری بازی ویدیویی ساخته شده است.