دکتر "کرین" دندانپزشک قاتل از آسایشگاه روانی که پس از دستگیری به آن منتقل شده بود فرار می کند.او که می خواهد یک زندگی عادی داشته باشد به شهری غربی رفته و با نامی جعلی در آنجا زندگی می کند اما همه چیز برای او خوب پیش نمی رود و...
"جودی"، همسرش "رابرت" و سه فرزندش را بدون هیچ توضیحی ترک می کند. سه سال بعد او به یکباره نزد خانواده اش بازمی گردد. اما "رابرت" و معشوقه جدیدش او را به چشم یک دیوانه نگاه کرده و تلاش می کنند از فرزندانش مراقبت کنند...
"اولیویا"ی میلیونر که بتازگی یتیم شده، به شدت از ناپدری خود متنفر است. "اولیویا" عاشق یک قایق سوار جوان بنام "تیم" می شود، اما مسئله اینجاست که "تیم" زیاد با او صادق نیست و...
براندون، یک مبارز خیابانی که دیگران احترام زیادی برایش قائل هستند، زمانی که برادرش به قتل میرسد و پولی که قرار بود به یک گنگستر محلی بدهد نیز دزدیده میشود، مجبور میشود از شهر فرار کند و...
جک، یک عکاس جنگیِ کهنهکار که دچار اختلال استرس پس از سانحه است دوربینی را بعنوان هدیه دریافت میکند. درون این دوربین تصاویری وجود دارد که چندین مرگ قریب الوقوع را در مکان هایی که جک از آنها عکس گرفته، نشان میدهد. این موضوع وضعیت روانی جک را حاد تر میکند...
گروهی از دوستان قدیمی برای آخر هفته در کلبه ای کوهستانی دور هم جمع می شوند.سالها گذشته اما چیزی بین آنها تغییر نکرده است.اما اتفاقاتی از گذشته به سراغ آنها آمده است...
ادوارد سوردون یک کارشناس تربیت حیوانات به طور اتفاقی در خانه روستاییِ خانواده زیاباس در ناحیه ای دور افتاده از کوهستان بیژکادی توقف نموده و تصمیم میگیرد شب را آنجا بماند، اما آیا این تصمیم او درست است؟
دو آمریکائی بهنامهای «تامریپلی» (دلون) و «فیلیپ گرینلیف» (رونه) برای سفر تفریحی به ایتالیا آمدهاند. «تام» در پی به دست آوردن پنج هزار دلاری است که پدر فیلیپ در صورت ترغیب پسرش به بازگشت به آمریکا پرداخت خواهد کرد. اما تام، آرامآرام، جلب زندگی بیدغدغه فیلیپ، محبوبهاش (لافوره) کشتی تفریحی او میشود و تصمیم میگیرد که به جای ترغیب فیلیپ به بازگشت به آمریکا، او را به قتل برساند و خودش جای او را بگیرد...
"پُل" در یک سفر کاری در توکیو به سر میبرد. او با "کیرینا"ی جذاب ملاقات کرد و شب را با او در هتل سپری میکند. صبح روز بعد "پُل" هتل را ترک میکند اما یادش میآید که کلیدهایش را جا گذاشته است، زمانی او که به هتل باز میگردد شاهد صحنهی قتل "کیرینا" می شود و...
زمانی که یک روانشناس به نام "تام سیمور" وارد یک رودخانه می شود تا مرد جوانی را از خودکشی نجات دهد، خاطرات سرکوب شدهی گذشته اش به سراغش می آیند. "تام" متوجه می شود که این مرد جوان به تازگی از زندان آزاد شده و نیاز به روان درمانی دارد...
مککنزی که تنها 3 ماه تا مراسم ازدواجش باقی مانده، توسط سه تن از بهترین دوستانش سورپرایز شده و به یک مهمانی مجردی دعوت می شود. شبی که قرار است برای آنها به یادماندنی باشد تبدیل به یک شب هولناک و دلهره آور می شود و...
ساندرا پس از مرگ پسرش پرستون در یک سانحه رانندگی، به سراغ حساب کاربری او در فضای مجازی می رود و متوجه گفتگوهایی میان پرستون و دوست دختر انتقام جویش می شود. این دختر قصد داشته از پرستون استفاده کند تا دوست پسر سابقش را به قتل برساند...
جس به همراه خانواده اش به مزرعه ای ساکت در داکوتای شمالی نقل مکان می کنند. اما به زودی جس و برادر کوچکترش متوجه می شوند به غیر از خودشان در این مزرعه دورافتاده چیز اسرار آمیزی حضور دارد، که غیر از آنها کس دیگری متوجه آن نیست...
"ویکتور" اخیرا وارد مونترال شده است و تلاش می کند تا با "اسپنسر" ویلچیرنشین و "لوئیس" دوست شود، اما همه در ترس و وحشت یک قاتل سریالی به سر می برند و...