شریک یک افسر پلیس در طول طوفان کاترینا جان خود را از دست داده است، اما او بعداً متوجه می شود که ممکن است شریک زندگی اش به قتل رسیده باشد. تحقیقاتی دنبال می شود و افسر و شریک جدیدش را به اعماق دنیای جنایتکار می برد...
یک روزنامه نگار دانمارکی در افغانستان توسط یک گروه تروریستی گروگان گرفته می شود و تهدید می کنند که اگر دانمارک نیروهای خود را از این کشور خارج نکند، او را می کشد...
یک مدیر دارایی موفق ، که به تازگی یک ترفیع بزرگ کسب کرده است ، در زندگی حرفه ای و ازدواجش خوشبخت است. اما وقتی یک کارگر موقت شروع به تعقیب او می کند ، همه چیزهایی که برای آنها خیلی زحمت کشیده است به خطر می افتند.
در دنیایی پسا آخرالزمانی، یک استاد شمشیرباز به همراه گروهی از مزدوران سابق نظامی، برای نجات بازماندگانی که توسط انسانهای آلوده به بیماری تشنه به خون در بیمارستانی گرفتار شدهاند، وارد بیمارستان میشوند...
براین و پل شاو در حالی که تلاش می کنند پس از از دست دادن پسر چهار ساله خود، زندگی خود را به مسیر اصلی بازگردانند، به آپارتمان های جذاب قدیمی بیکن نقل مکان می کنند. براین شروع به دیدن پسر بچهای شبحواری میکند که در اطراف ساختمان میرود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 27 جایزه و نامزد دریافت 65 جایزه دیگر.
این فیلم که براساس رمان جنجالی « رتیل » نوشته تیری ژونکوئه ساخته شده ، روایتگر داستان یک جراح زیبایی به نام رابرت لدگارد ( آنتونیو باندراس ) است که در یک ویلای مجلل زندگی می کند. خدمتکار او در این ویلا زنی به نام ماریلا ( ماریسا پاردس ) است و در طبقه بالای ویلا هم دختری به نام ورا ( آلنا آنایا ) حضور دارد که بدنش توسط یک پوسته احاطه شده!
رضوان خان یک جوان مسلمان هندی است. او با وجود معلولیت جسمی خاص (اسپرگرسندرم) دارای قدرت حافظه و هوش خارق العاده ای است. رضوان توانایی های بالقوه ی فراوانی دارد، اما در هند از به فعلیت رساندن آن ها عاجز است. او بنا به وصیت مادر به امریکا می رود تا شاد زندگی کند و استعدادهای خود را شکوفا سازد. کاری که برادر کوچکتر او قبلاً انجام داده است. به امریکا رفتن همان و …
یک قاتل زنجیره ای قربانیان خود را می کشد و سپس آنها را به زندگی باز می گرداند. مامور افبیآی، مایا قربانی او، از این نیرو استعفا میدهد. اما وقتی خواهرزاده یکی از همکارانش ربوده می شود، با او همکاری می کند تا او را نجات دهد...
آلیس به افراد خطرناکی ۱۲۰۰۰ پوند بدهکار است. برادرش، شان، نگران اوست. بنابراین، وقتی یک مرد ثروتمند به او پیشنهاد می دهد که در یک بازی ۱۲ ساعته «قایم موشک بازی» شرکت کند و در صورت برد، ۱۲۰۰۰ پوند به او بپردازد، آن را می پذیرد...
فیلم در کپنهاگ شروع می شود، جایی که وارگ وئوم لیزا، دختر روسپی فراری 16 ساله یک تاجر ثروتمند را پیدا می کند. او او را نزد موکلش و خانواده اش در نروژ می آورد، جایی که همسایه ها او را پیدا می کنند و از او می خواهند پسرشان پیتر، دوست نزدیک لیزا را پیدا کند. او تمایلی به کمک به آنها ندارد، اما...