ساکتیول، رهبر یک گروه خلافکار، کودکی به نام آماران را پس از نجاتش در یک نزاع باندی به فرزندی میگیرد. سالها بعد، ساکتیول هدف سوءقصد قرار میگیرد و به آماران مشکوک میشود. این ظن، زمینهساز درگیریای پیچیده بر سر وفاداری و انتقام بین آن دو میشود.
یک گدا دستخوش تحولی چشمگیر میشود. این داستان به بررسی مضامین حرص، جاهطلبی و دوراهیهای اخلاقی پیش روی شخصیتها میپردازد که در نهایت به تلاشی برای رستگاری میانجامد.
دانشآموزانی که در امتحانات مردود شدهاند، برای ورود به دانشگاه به سهمیه ورزشی روی میآورند و رشته بوکس را انتخاب میکنند. آنها با خوششانسی مراحل منطقهای مسابقات را پشت سر میگذارند؛ اما در سطوح بالاتر رقابت، با چالشها و آیندهای نامعلوم روبرو خواهند شد.
در شهر آرام و کوهستانی رانی، راننده تاکسی فروتن، شانموغان، یک چیز را بیش از هر چیز دیگری گرامی میدارد – خودروی قدیمی امبسادور خود را. وقتی سرنوشت او را محک میزند، او باید ثابت کند که تا کجا حاضر است برای چیزی که برایش عزیز است، پیش برود.
چهار نفر از علاقهمندان به کتابهای کمیک که کمی هم گوشهگیر هستند، وقتی استاد جدید و کاریزماتیک مدرسهشان با اتفاقات ماوراءالطبیعه دنیای آکادمیک آنها را دگرگون میکند، خود را درگیر ماجراجویی غیرمنتظرهای مییابند.
یک خانواده دوستداشتنی سریلانکایی که به دنبال شروعی تازه در هند هستند، با عشق و مهربانی مسری خود، محلهای بیروح را به جامعهای پر جنب و جوش تبدیل میکنند.
ایشا، مدل و مهماندار، و روبن، عکاس، برای عکاسی به مکانی دورافتاده میروند. اقامت شبانه آنها در جنگل با خطراتی غیرمنتظره همراه میشود که بقایشان را به خطر میاندازد.
با وقوع قتلهای زنجیرهای در ایالت کرالا، لوک، که فردی شرور و دردسرساز در آن منطقه است، به عنوان مظنون اصلی شناخته میشود. سرنوشت، او را در یک سفر شبانه با اتوبوس با یک مسافرکش و راننده همراه میکند و این همسفری، ماجراهای پیشبینینشدهای را رقم میزند.
یک محقق پدیدههای فراطبیعی ساکن هلسینکی برای بررسی مجموعهای از مرگهای مرموز در جریان فیلمبرداری یک برنامه تلویزیونی واقعنما به کرالا سفر میکند و در جزیرهای مرموز با موجودی وصفناپذیر از یک آیین دراویدی روبرو میشود.
بینتو با دوستان برادرش برای یک ماجراجویی هیجانانگیز به منظور یافتن او همراه میشود که این ماجراجویی منجر به پیچشهای غیرمنتظره، اکتشافات و لحظات فراموشنشدنی میگردد.
داستان حول محور زندگی آنا، قربانی اخبار کذب، و دکتر آمالا، که او نیز با آزار و اذیت اینترنتی دست و پنجه نرم میکند، میگردد. این دو زن برای مقابله با شبکهی قدرتمند رسانهای با یکدیگر همصدا میشوند.
داستان فیلم کاپلا، که وقایع آن در نواحی روستایی وایاناد، مالاپورام و کانور رخ میدهد، حول محور زندگی دختری ساده و معصوم میگردد که از منطقهای کوهستانی به نام پووارمالا به شهر کوژیکود میآید.
تاجر مشهور، جان کالاتیل، خودکشی میکند. شش ماه بعد، همسرش الیزابت در حادثهای فوت میکند و در آستانه مرگ، از رانندهای به نام هیماند میخواهد تا رازی را به رفیق بالتان برساند.
داستان، روایتگر سفر استیفن ندومپالی است، مردی که در پس چهرهٔ خورشیدی آبراهام، رهبر پنهان و مقتدر یک شبکهٔ جنایی بینالمللی، زندگی دوگانهای را تجربه میکند.
دو برادر پس از مرگ پدرشان متوجه میشوند که او به طور کامل غایب نیست. تلاش آنها برای برگزاری مراسم خاکسپاری مخفیانه منجر به آشوب میشود و آنها را وادار میکند تا با رابطه سرد خود و یاد پدرشان دست و پنجه نرم کنند.