یک مرد منزوی و آسیبدیده که از اختلال استرس رنج میبرد، با ناپدید شدن تنها همراه وفادارش، به جستجوی او در مناطق سردسیر میپردازد و در این راه، تنهاتر از همیشه میشود.
آگنی، یک یوتیوبر و طرفدار محیطزیست، در جستجوی یک ابرقهرمان به نام میتران است تا او را فیلمبرداری کرده و به عنوان محتوا برای کانال خود استفاده کند. این سفر پر از پیچ و خم است، زیرا او تنها کسی نیست که به دنبال میتران میگردد.
داستان دو انقلابی افسانه ای و سفر آنها به دور از وطن. پس از سفر، آنها به خانه باز می گردند تا شروع به مبارزه علیه استعمارگران بریتانیایی در دهه 1920 کنند...
این داستان، حکایت مردی است که با روحی شکستناپذیر، در برابر سختیها و موانع متعدد ایستادگی کرد. عزم راسخ و تسلیمناپذیری او، منجر به کسب اولین مدال طلای انفرادی هند در تاریخ المپیک، در هر رشته ورزشی، شد.
سَوی، زنی شجاع، برای نجات همسرش از زندان فوق امنیتی انگلستان، با وجود 400 زندانی، 75 نگهبان مسلح و 60 دوربین نظارتی، نقشه فرار جسورانهای طراحی میکند.
نهها، زنی که حافظهاش را از دست داده، به جزیرهای آرام در اسکاتلند میرود تا زندگی جدیدی را آغاز کند. اما او نمیداند که همسرش یک راز تاریک دارد که میتواند همه چیز را خراب کند.
یک مرد با از دست دادن شغلش، در آستانه نابودی مالی قرار میگیرد. او از روی ناامیدی به تجارت غیرقانونی اسلحه روی میآورد و با عمیقتر شدن در این مسیر، به یکی از بدنامترین قاچاقچیان اسلحه در جنوب هند تبدیل میشود.
موضوع فیلم بسیار مناسب جامعه امروزی خواهد بود و پیام مهمی را به جامعه منتقل خواهد کرد، اما بدون هیچ گونه موعظه ای. این یک درام سیاسی تند و تیز خواهد بود.
این فیلم کمدی-ترسناک، داستان شهری را روایت میکند که در اثر نفرینی در زمان گرفتار شده است. سه نفر از ساکنان این شهر با روحی روبرو میشوند که آنها را به چالش میکشد تا خرافات، سنتها و عشق را زیر سوال ببرند.
خَنِه بعد از جدایی از عشقش غمگین است، اما دوستان صمیمی او، آرورا، جینو و هانی پاپی در کنارش هستند و او را به قوی بودن و ادامه زندگی تشویق میکنند. برای کمک به خَنِه تا آرامش مورد نیازش را پیدا کند، سفری به دور پنجاب آغاز میکنند.
داستان مردی 80 ساله با علاقه به بازیهای واقعی، روایتی از درستی و نادرستی است. این داستان به تصمیماتی که در طول زندگی میگیریم و بازتابها، شنیدنها و قضاوتهای هر یک از آنها میپردازد.
این فیلم سفری به اعماق پیچیدگیهای دوستی است. داستان در پسزمینهای از یک جشنوارهی شادمانه دانشگاهی روایت میشود و به بررسی روابط ظریف بین دو دوست میپردازد که مسیرهایشان از هم جدا میشود و رقابت سختی را بین آنها رقم میزند...
سریکانث نابینا، با وجود چالشها، به امآیتی راه یافته و شرکتی را برای کمک به افراد نابینا تأسیس میکند. داستان او نشاندهنده موانعی است که افراد نابینا در تحصیل و کار با آنها روبرو هستند.