چهار جوان با شخصیتها و گرایشهای جنسی متفاوت، در یک خانهی مستاجری کوچک گرد هم میآیند و زندگی مشترک آنها، پر از پیچیدگیها و کشمکشهای ناشی از تفاوتهایشان میشود.
هیرایا، زنی مرموز که حافظهاش را از دست داده، در روستایی گرفتار سوءاستفاده اهالی میشود، اما گویی سرنوشت، بدبختی را برای کسانی که به او ظلم میکنند، رقم میزند.
جوی، کتی، سیلویا و ماریتس نه تنها همکلاسی هستند بلکه بهترین دوستان هم هستند. جوی یک مصرف کننده مواد مخدر است که در اطراف می خوابد. کتی یک خواننده متوسط است که برای تحقق رویاهای خود برای رسیدن به زمان بزرگ دست از کار نمی کشد.
یک عکاس در حین انجام ماموریت عکاسی در کوهستان، به طور تصادفی زنانی را که در یک مکان مخفی و غیرقانونی زندانی شده بودند، کشف میکند. او اکنون باید برای نجات آنها تلاش کند
یک مدل در حال رنج کشیدن، یک تخفیف بزرگ اجاره را برای یک آپارتمان کوچک کسب میکند. این تخفیف را به لطف نگهبان جوانی که به او علاقهمند است، میگیرد. او نمیداند که کسی پشت آینهها، هر حرکتش را تماشا میکند.
در جزیرهای، زوج جوانی به نامهای ویولت و پیتر، به مهمان دیگرشان، اولیویا که یک است، پیشنهاد تبادل میدهند. این معامله که در ابتدا به نفع هر دو طرف به نظر میرسد، زمانی که پیتر خواستار فراتر رفتن از توافق اولیه میشود، به تنش و درگیری کشیده میشود.
برندا، یک نماینده برتر در یک شرکت BPO، همیشه برای ارتقاء نادیده گرفته می شود. اما نه این بار؛ همانطور که او بیش از حد با TL خود صمیمی می شود. آیا موقعیت مورد انتظار او در دسترس او است؟ یا فقط خودش را در موقعیت بدی قرار داده است؟