پس از اخراج بیرحمانهای که زنجیرهای از وقایع ناگوار را به دنبال داشت، فیلو نقشهای دقیق برای انتقام از مادر مولی، غول خردهفروشی، میکشد. او قصد دارد امپراتوری او را نابود کند و انتقام نهایی را بگیرد...
نامزد ابی، مایکل، در جریان یک ماموریت نظامی خطرناک مفقودالاثر اعلام میشود. ابی برای تسکین درد خود به رولدان، پدر آیندهای که قرار بود داشته باشد، پناه میبرد و...
داستان فیلم درباره جین سیگو (Jane Ciego)، یک بازیگر موفق است که بعد از تصادفی در طول فیلمبرداری، معلول میشود و در خانهاش با وحشتها و شکنجههایی روبرو میشود...
بازیگران جذاب VMX، «ریکا گونزالس»، «جن روزا» و «کریستین برماس» در یک سفر داغ به ویتنام که پس از پیدا شدن جنازه یکی از دوستانشان به تاریکی میگراید، صفحه نمایش را روشن میکنند.
لنا پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی به زادگاه خود بازمیگردد. آرتور، دوست پسر او، با شنیدن خبر اینکه لنا در شهر دوست پسر دیگری دارد، غرق حسادت و خشم میشود.
لیز به عنوان یک ماساژدرمانگر کار می کند که با مشکل اعتیاد خود به مواد مخدر نیز دست و پنجه نرم می کند. او با پسرش فین به خانه یک مشتری ثروتمند سابق نقل مکان می کند، به این امید که مسیر جدیدی در زندگی پیدا کند...
مارکو یک راننده سهچرخه است که نه تنها در رانندگی سریع است، بلکه در روابطش با زنان نیز همینطور است و همزمان چند دوستدختر دارد. اما وقتی با لوسی مرموز آشنا میشود، آیا مارکو بالاخره میل سرکش خود را مهار خواهد کرد؟
یک زن برای جوانتر شدن دوباره به فناوری روی می آورد. از آنجایی که او به خود فرصتی دوباره می دهد تا کارهایی را که از دست داده بود انجام دهد، با مردی جسور ملاقات می کند که نیازهای عاطفی او را تامین می کند...
آزی آکوستا و راب گینت، دو دوست صمیمی دوران دبیرستان، نقش افرادی را بازی میکنند که به «شکر بچه» تبدیل شدهاند و برای یکدیگر از هیچ فداکاریای دریغ نمیکنند. اما ورود عشق به زندگی آنها، همه چیز را دگرگون میکند.
هنگامی که خبرخودکشی یک دانش آموز در یک مدرسه کاتولیک دخترانه می پیچد، یک مشاور راهنما با بصیرت به یک روح تکیه می کند تا گذشته توهین آمیز صومعه را کشف کند...
هنگامی که اوکا به جزیره میرسد، جنی، دختری جوان از محله فقیرنشین، آرزو دارد که مانند او باشد. وقتی اوکا همه چیز را به او میآموزد، جنی متوجه میشود که طعم تلخ اشتباه خود را چشیده است.
لورا نقش در این نمایش را می پذیرد تا علیه مادرش شورش کند. کارگردان او را وادار می کند تا آسیب پذیری و عصبانیت خود را آشکار کند، به این امید که آنها این احساسات را روی صحنه نشان دهند.