ایسیپی فراتر از مجموعه قوانین میرود و به ندای درونش گوش میدهد، اما متوجه میشود که سیستم به غرایز او اهمیت نمیدهد. او علیرغم قوانین، وارد موقعیتهای پیچیده و جذاب میشود و پاسخهای غیرمعمولی برای سؤالات معمول پیدا میکند.
این داستان حول محور جنبش آزادیبخش حیدرآباد در سال 1948 میچرخد. تلاشها و مبارزات مردم تلنگانا در اوایل دوران استقلال را برای بازپسگیری دین و هویت خود در برابر ظلم و ستم نظامی و سیاسی به تصویر میکشد.
شانکار، سفری پرخطر را در هیمالیا آغاز میکند تا درمانی برای بیماریاش پیدا کند. اما در این سفر، گذشتهی فراموششدهاش نقش مهمی در شکلگیری آیندهاش ایفا میکند.
کامساراجا، که از پیشگویی طالع بینی وحشت زده شده، به خاطر ترس از اینکه فرزند خواهرش او را نابود خواهد کرد، خانواده خواهرش را مورد آزار و اذیت قرار می دهد. هنگامی که خانواده زندانی می شوند، کریشنا از آنها در برابر نقشه های شیطانی کامساراجا محافظت می کند.
مرد روستاییای که به دلیل فقر و تبعیض طبقاتی در روستایش تحت فشار بود، مجبور شد همراه دخترش ساراسواتی فرار کند. اما پس از آنکه تحولی روحانی در او رخ داد، به روستا بازگشت و این بار با استقبالی متفاوت روبرو شد.
راتنام، دستیار یک سیاستمدار، دختری را که در معرض خطر بود نجات میدهد و به او کمک میکند. داستان درباره مدت زمانی است که راتنام میتواند از این دختر محافظت کند.
داستان فیلم درباره یک مکانیک است که درگیر یک نزاع بر سر مالکیت گاراژی میشود که از پدرش به ارث برده است. در این میان، او به طور اتفاقی به یک توطئه خطرناک پی میبرد. این فیلم اکشن پر از صحنههای هیجانانگیز و پیچشهای داستانی است.