یک مادر مجرد به همراه دو دخترش برای افتتاح یک غرفه در بازار شبانه به تایپه نقل مکان میکنند و هر کدام با چالشهای سازگاری با محیط جدید خود روبرو میشوند و در عین حال تلاش میکنند تا وحدت خانواده را حفظ کنند.
این فیلم داستان یک «ماموریت جدید» از تالار هیولاها را روایت میکند. شیائوهی و خواهر بزرگترش لوی، در مواجهه با مجموعهای از اسرار، ماجراجویی جدیدی را برای یافتن حقیقت آغاز میکنند.
تلفن دزدیدهشدهی یک ویراستار بازفید در نیویورک، در چین پیدا میشود و همین امر یک دوستی بعید را با مردی چینی رقم میزند. داستان آنها جهانی شده و موفق به کاهش اختلافات فرهنگی میشود.
داستان در مورد یک کارگردان بدلکاری است که روزگاری در اوج بوده، اما حالا با تغییرات صنعت فیلمسازی، در تلاش است تا جایگاه خود را بازیابد. او برای بازگشت دوباره به کار، همه دارایی و اعتبارش را به خطر میاندازد، در حالی که همزمان سعی دارد رابطه از دست رفته خود را با دخترش دوباره ترمیم کند.
گروه امنیتی "وُلف پَک" به رهبری "لائو دیائو" که در خارج از کشور فعالیت میکند، در یک مأموریت کشف میکند که تروریستهای خارجی به شریانهای حیاتی انرژی چین نفوذ کردهاند.
"آ خوآن" (A Juan)، فردی ناشناس که برای کار به شانگهای آمده است، به منظور کسب درآمد برای درمان بیماری پدرش، قبول کرد که به نمایندگی از باشگاه رو به زوال بوکس "چوآنوُو" (Chuanwu) در مسابقات هنرهای رزمی "شب مبارزه شانگهای" شرکت کند.
تام و جری به طور تصادفی در یک موزه به دل زمان سفر میکنند. در طول این سفر، آنها با گروهی از همراهان جدید و جذاب آشنا میشوند و در نهایت، در یک رویارویی پایانی با نیروهای اسرارآمیز درگیر میشوند.
وقتی متخصص سابق خنثیسازی بمب، سونگ کانگ-رن، و نامزدش سوار یک قطار سریعالسیر بمبگذاریشده میشوند، همزمان یک معلم فیزیک رسوا به نام لیو کای نیز برای آشتی با همسرش سوار همان قطار میشود. سوال اصلی این است که آیا آنها قادر به خنثی کردن موفقیتآمیز بمب و حل بحران پیش آمده خواهند بود یا خیر.
این داستان به بررسی چند نبرد مهم از جنگ کره میپردازد و به ویژه بر نبرد چئورون تمرکز دارد. در این نبردها، تعدادی از فرماندهان و سربازان چینی نقشآفرینی میکنند.
یک زن مرغدار میانسال که درگیر یک رابطه عاشقانه اینترنتی با فردی خارجی شده، علیرغم هشدارهای کلاهبرداری، برای اثبات حقیقت عشق خود به سفری پرخطر به سرزمینی ناشناس میرود.
در سال ۱۹۴۲، کشتی ژاپنی به نام «لیسبون مارو» که در آن زمان اسرای جنگی بریتانیایی را منتقل میکرد، با حمله اژدر غرق شد. در پی این حادثه، ماهیگیران منطقهی «دونگجی» به کمک آنها شتافتند و توانستند بیش از ۳۰۰ سرباز بریتانیایی را نجات دهند. آنها حتی در جریان جستوجوهای نظامیان ژاپنی، از سه نفر از این سربازان پنهان کرده و محافظت کردند.
دختر نوزاد ژانگ کی-مائو ربوده میشود. او در جستجوی دخترش، به ناحق زندانی شده و سپس متوجه میشود که از دخترش برای قاچاق اعضای بدن استفاده شده است. کی-مائو که از این ماجرا خشمگین و غمگین است، تصمیم به انتقامی خشونتآمیز میگیرد.
در پس زمینه آزمایشهای باکتریایی واحد ۷۳۱ ارتش امپراتوری ژاپن در شمال شرقی چین، این فیلم جنایات واحد ۷۳۱ را از طریق سرنوشت پر فراز و نشیب یک فرد عادی آشکار میکند.
پدر جوانی، در آپارتمان اجارهای خود که مهمان قبلیاش در آن خودکشی کرده، جعبهای مرموز پیدا میکند. پس از آن، توسط نیرویی شیطانی تسخیر میشود که زندگیاش را به نابودی میکشاند.
داستان دربارهی یه نوجوان دردسرساز به اسم «یه زیجیه» هست که برای جلب توجه، وانمود میکنه مریضه و بعد متوجه میشه این کار میتونه برایش فرصتهای جدیدی ایجاد کنه.
روزنامهنگاری به نام «یه پن» در تحقیقات خود درباره یک حادثه سقوط، دو نفر را به عنوان مظنون معرفی میکند. این اقدام باعث خشم عمومی میشود و اوضاع به سرعت از کنترل خارج میگردد.
داستان در آیندهای اتفاق میافتد که انسانها با استفاده از فناوری پیشرفته، در کهکشانها سفر میکنند. اما یک سفینه فضایی در میانه راه دچار مشکل شده و مسافرانش در شرایط بسیار سختی قرار میگیرند. کمبود منابع و ترس از مرگ، باعث میشود یکی از مسافران دست به اقدامی وحشیانه بزند و هیولایی را آزاد کند تا بقیه را بکشد.