فیلم داستان یک زن جوان تنبل اما جذاب و زیبا است که عادت کرده است برای راحت تر کردن زندگی خود از مردان استفاده کند، اما بعد از اینکه بالاخره یک مرد را از خوش دور کرد، مجبور است کشف کند که او می تواند با به عهده گرفتن مسئولیت برای خود، زندگی شادتری داشته باشد و به اطرافیان خود به همان اندازه تکیه نکند .
ماجرای این فیلم هیجان انگیز دربارهی پنج جوان است که قصد دارند شروع سال جدید را در بالای یک کوه جشن بگیرند. اما در این بین تلهکابینی که آنها سوار آن هستند تا آنها را به بالای کوه برساند، ناگهان خراب میشود و آنها بین هوا و زمین معلق میمانند. آنچه به عنوان یک مهمانی پرماجرا آغاز شد ، به زودی به یک جنگ برای بقا تبدیل می شود که.
یک آشپز با انگیزه که آرزوی افتتاح رستوران خودش را در سر دارد، در یک رستوران برجسته مشغول به کار میشود، جائی که صاحب رستوران قصد دارد برای بازگرداندن آن مکان به شکوه سابقش، دستور العمل حرفه ای و خاص غذاها را در اختیار کارکنان اش بگذارد...
داستان فیلم در منطقه هارلم اتفاق می افتد و درباره "آیانا" هفده ساله می باشد با "ایزا" خوش تیپ و اسرارآمیز دیدار می کند و تمام جهان او وارونه می شود ...
هفت سال پس از اتفاقات فیلم اول،"برنیک" و خانواده اش هنوز در حال فرار هستند.گروهی شورشی تلاش می کنند حمایت او را جلب کنند اما او رد کرده و می خواهد بر روی خانواده اش تمرکز کند.او به همراه شورشیان دستگیر شده و به زندانی جدید در خارج از جو فرستاده می شود...
داستان فیلم درباره یک مجرم زندانی می باشد که به امید آزاد شدن از زندان و پیوستن مجدد به خانواده اش تا بتواند نقش پدری که هرگز نبوده است را دوباره ایفا کند، رئیس خلافکار سابقش را لو می دهد ...
در سال 1950 در جنگ های کره سرگرد سلیمان یک دختر نیمه یخ زده و ترسیده،بدون پدر و مادر در وسط جنگل پیدا میکند که خیلی ترسیده و نزدیک به یخ زدن هست سرگرد سلیمان او را قاچاقی به اردوگاه ارتش میبرد و در آنجا از او مراقبت میکند ولی به خاطر عدم توانایی برای برقراری ارتباط با او اسمی برایش انتخاب میکند “آیلا” به یاد شبی که او را پیدا کرده بود.بین آیلا و سلیمان ارتباط قلبی زیادی برقرار میشود…
وقتی "ویل دیویس"، صاحب مغازه حیوان خانگی در سان فرانسیسکو ، با مردی که او در دبیرستان عاشق او شده بود، روبرو می شود، بعد از ده سال در حالی که قلب و مغزش در حال جنگ با هم هستند دوباره عاشق می شود ...
"کلر" برای گذراندن تعطیلات از نیویورک به یک شهر عجیب و غریب در ورمونت فرار می کند و به عنوان مهمان یک کتابفروشی پذیرفته می شود. پس از ورود به آنجا، "کلر" متوجه می شود جشن های کریسمس شهر پس از سیل لغو شده است و کتاب فروشی در وضعیت ناامید کننده ای است. او بلافاصله چالش هایی را برای احیای فروشگاه ایجاد می کند اما با مالک آنجا، "اندرو" برخورد می کند، که در ابتدا تمامی پیشرفت های پیشنهادی او را رد می کند اما…
"کبیر" دانشجوی تنها پزشکی در نیویورک است که از همسرش جدا شده و در غم از دست دادن مادرش است. هنگامی که او با "کیونی" دانشجو جذاب رشته فیلم از کنیا آشنا می شود، او او را ترغیب می کند که تزئینات کریسمس این شهر را به وی نشان دهد، از این طریق او به کشف مجدد جادوی فصل تعطیلات و زندگی خود باز می گرداند ...