لوسیا، دختر ۱۶ ساله، به گروه کُر مدرسه کاتولیک میپیوندد و با آنا-ماریا، که یک سال بزرگتر است، دوست میشود. در طول اردوی گروه کُر در صومعه، جذابیت لوسیا به یک کارگر مرمت باعث ایجاد تنش با آنا-ماریا شده و ایمان او را به چالش میکشد.
چهار خانم خانهدار تصمیم میگیرند برای گذراندن تعطیلات آخر هفته به سفری تفریحی بروند، اما در حین سفر، اتفاقی غیرمنتظره رخ میدهد و آنها در بیابان گم میشوند.
یک نوجوان قبل از اینکه برای یک شب مهمانی برود، برای تست یک داروی جدید به سراغ فروشنده مواد مخدرش میرود. در راه برگشت به خانه، زنی زخمی را سوار میکند و شب به طرز عجیبی تغییر میکند.
این مستند، زندگی چند رقصندهٔ حرفهای و متفاوت در نشویل را به مدت چند روز دنبال میکند و به جنبههای مختلف زندگی آنها از جمله مهارتهای رقص، گذشته و روابطشان میپردازد.
بروک با دو مرد ازدواج کرده است: استفان، عشق دوران دبیرستانش، و دین، شوهر ثروتمند و مسنتر او. بروک و استفان برای پول نقشههایی میکشند، اما دختر دین، الیزا، آنها را تهدید به افشاگری میکند. بروک از این نقشه پشیمان میشود و در نهایت با خطرات زیادی روبرو میشود.
در یک ویرانشهر آینده، مردی مبتلا به سندرم داون به شورشی علیه دیکتاتور ظالم آمریکا میپیوندد که همه افراد دارای معلولیت را به آسایشگاهها بازگردانده است.
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 43 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 14 جایزه دیگر.
برنامه کودک «گشت و گذار در عجایب» با بازی مری، بیلیباد و فامبلتون، در دهه ۸۰ میلادی ساخته شد. اما با فوت خالق آن، عوامل برنامه در استودیو تنها رها شدند.
دو دوست صمیمی ما فی در حال ترسیم آینده ای روشن هستند. با این حال، او برای تولید کتابی که نمی تواند بنویسد، شکست خورده، بی الهام است و در یک ضرب الاجل فشرده قرار دارد...
پیچو و بیلا به دنبال پیشنهادی از یک مشتری رومانیایی، راهی لسآنجلس میشوند. اما غافل از آنکه این فرصت، آنها را به دنیای خطرناک مافیای کلاهبرداری کارت اعتباری میکشاند.
صاحب یک فروشگاه به اتهام قتل دو جوان سیاه پوست محاکمه می شود. دوازده عضو هیئت منصفه زن از زمینه های مختلف در مورد حکم بحث می کنند که در ابتدا در مورد آن اختلاف نظر دارند. یک نفر که مخالف است، بحث های داغی را برمی انگیزد و تعصبات را بررسی می کند و پیوندهای بعیدی را شکل می دهد.
جهمیر که حالا بزرگسال شده و به دنبال رهایی از ضربههای روحی دوران کودکی است، نزد روانشناس، دانا، درد دل میکند. او جزئیات و تصاویری از برخوردهای وحشتناک گذشته با خانواده خواندهاش، یعنی خانواده دوک، را به اشتراک میگذارد. در ابتدا حس قوی از آشناپنداری دارد و به دلیل عدم اعتماد، ارتباط کندی برقرار میکند. سپس در جلسات خود احساس راحتی میکند و در نهایت به یک کشف وحشتناک از بدترین نوع میرسد.
وقتی زنی فکر میکند بالاخره عشق واقعی را پیدا کرده است، با یک بیداری تلخ و ناخوشایند روبرو میشود. یک مسابقه با زمان آغاز میشود: آیا باید بماند یا باید برود؟