ملت درحال رشد میمون های تکامل یافته ژنتیکی به رهبری “سزار” توسط دسته ای از انسان ها که در دهه ی گذشته از انتشار ویروسی کشنده نجات یافته اند تهدید می شود؛ هر دوی این گونه ها برای مدتی در صلحی کوتاه به سر می بردند اما جنگی راه خواهد افتاد که در اخر مشخص می کند کدام گونه برای همیشه در زمین زندگی خواهد کرد…
در طول آغاز سالهای رکود بزرگ، زندگی در دریای مدیترانه و سواحل اطراف آن بسیار دشوار شده بود. غارت و تاخت و تاز دزدان هوایی بسیار زیاد شده، بنابراین به وجود محافظان ماهر نیاز است. یک از بهترین محافظان یک خوک بنام «پورکو روسو» است که زمانی انسان و یک خلبان درجه یک در زمان جنگ جهانی اول بوده است او حالا به کسانیکه دچار تنگدستی شده اند بدون هیچ گونه چشمداشتی کمک میکند...
«اِما» و «دکستر» در شبی که به مناسبت فارغ التحصیلی برپا شده، تمام مدت زمان شب را در کنار یکدیگر سپری میکنند و این شب را به خاطره ای به یاد ماندنی تبدیل میکنند. طبیعی است که بعد از این شب هرکدام از آنها به سمت زندگی خودشان خواهند رفت تا سرنوشت خودشان را تعیین کنند، اما اِما و دکستر تصمیم میگیرند تا هر سال در روز ۱۵ جولای ( روز فارغ التحصیلی ) با یکدیگر قرار بگذارند و…
داستان درباره دو متخصص به نامهای «دیلان» و «جیمی» است که به دلیل مشغله فرصتی برای یافتن دوست و همراه ندارند. آنها توافق می کنند که ارتباط نزدیک و بی قید و شرطی داشته باشند...
این فیلم در مورد دو انسان است که هر دو مورد بی مهری واقع شدهاند یکی از طرف زن سابق که به او خیانت کرده و یکی از طرف کارگردان جوانی که در عشق به دختر مردد است و او را به عنوان بازیچهای میپندارد…(تذکر: فیلم پر از صحنه های عاشقانه است،با خانواده نگاه نکنید!!!)
داستان فیلم یک پریود ۲۴ ساعته در اوایل سال ۲۰۰۸ که بحران مالی امریکا رو فرا گرفته بود رو روایت میکنه که در اون افراد کلیدی یک بانک سرمایه گذاری با یک وضعیت اضطرای مالی مواجه میشند و در عین حال هر حرکتی از اون ها پیامد های شخصی و اخلاقی ای رو در پی داره و...
در زمین دیگر، یک زن جوان روشنفکر با آرزوی کاوش در کهکشان ها در برنامه فیزیک نجومی دانشگاه ام.آی.تی پذیرفته می شود. یک نویسنده به نام جان بوروز به تازگی به اوج حرفه کاری خود رسیده است و فرزند دومش در شرف به دنیا آمدن است. در شب کشف نسخه دومی از زمین، تراژدی کلید می خورد و زندگی این غریبه ها به طور برگشت ناپذیری در هم می پیچد…
دختری 10 ساله در نقل مکان خانوادهاش به حومه شهر، در دنیایی سرگردان می شود که توسط خدایان، جادوگرها، و هیولاها اداره میشود؛ جایی که انسانها به شکل حیوانات در می آیند...
زنی با موهای مشکی (لورا هرینگ) در جاده ای از تصادف ماشین جان سالم بدر می برد و دچار فراموشی می شود. او در خانه ای در جاده ی مالهالند لس آنجلس پنهان می شود. «بتی» (نائومی واتس) از اونتاریوی کانادا برای بازیگر شدن به خانه ی عمه اش در لس آنجلس میاید و به زن مو مشکی بر میخورد و او را در پیدا کردن هویتش کمک می کند. تا جایی که این دو به باشگاهی موسوم به “باشگاه سکوت” میروند و در آنجاست که می فهمند هیچ چیز آنگونه که بنظر میرسد نیست...
«هری» (لتو) و دوست صمیمی اش «تایرون» (وینز)، معتادان فقیری هستند که در کانی آیلند نیویورک زندگی می کنند. «هری» رؤیای فروش نیم کیلو هرویین را در سر می پروراند تا با پول آن بتواند به اتفاق دوست معتاد دیگرش «ماریون»(کانلی)، بوتیک لباسی باز کند...…