ملت درحال رشد میمون های تکامل یافته ژنتیکی به رهبری “سزار” توسط دسته ای از انسان ها که در دهه ی گذشته از انتشار ویروسی کشنده نجات یافته اند تهدید می شود؛ هر دوی این گونه ها برای مدتی در صلحی کوتاه به سر می بردند اما جنگی راه خواهد افتاد که در اخر مشخص می کند کدام گونه برای همیشه در زمین زندگی خواهد کرد…
یک گروه سری از افسران پلیس که توسط دو گروهبان ( رایان گاسلینگ و جاش برولین ) رهبری می شوند، تصمیم دارند سردسته جنایتکاران، «میکی کوهن» ( شان پن )، که کل شهر را زیر سلطه گرفته، را سرنگون سازند...
داستان فیلم در هالیوود و بین سال های ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۱ اتفاق می افتد. «جورج والنتین» (ژان دوژاردین) هنرپیشه خوش سیمای سینمای صامت هالیوود است که رقیبی برای خود نمی بیند. اما بعد از آنکه سینمای صامت به سینمای ناطق تغییر می یابد، جورج والنتین محبوبیت خود را از دست داده و به دست فراموشی سپرده می شود تا اینکه...
در جنگل های نزدیک ریو دو ژانیرو یک بچه طوطی که قادر به پرواز نیست به همراه چند پرنده دیگر به دست قاچاقچیان می افتند و در مسیر بردن آنها به دریاچه موس جعبه ای که طوطی کوچک در آن قرار دارد به خیابان می افتد . این جعبه را دختر بچه ای به نام لیندا پیدا می کند و نام طوطی را BLU می گذارد و …
دختری ده ساله که در سن سه سالگی توسط مادرش رها شده است،به همراه پدر خود به شهری کوچک نقل مکان می کند.او سگی ولگرد را پیدا و از او مراقبت می کند.سگ تنها به او کمک می کند تا برای خود زندگی جدیدی بسازد...
داستان سفری احساسی و معنوی معلمی سابق که برای مردم بیسواد و پسری که مادر خود را به تازگی از دست داده و به دنبال پدر خود است که هیچگاه او را ندیده نامه می نویسد...
مأمور امنيتي «هري تاسکر» (شوراتسنگر) که خانواده اش گمان مي کنند فروشنده ي کامپيوتر است با يک گروه تروريستي درگير مي شود و نقشه ي آنان را براي نابود کردن شهرهاي امريکا عقيم مي گذارد.
"دیوید" و "دایانا" زن و شوهر جوانی هستند که دل باخته ی یکدیگر هستند و دچار مشکلات مالی شده اند. این دو به امید به دست آوردن پولی که نیاز دارند به لاس وگاس می روند، اما به مقصود خود نمی رسند. تا این که با مرد میانسال باوقاری آشنا می شوند که نامش "جان گیج" است و ...
سال ۱۹۴۴، «ژولی ین کوئنتین» دوازده ساله (مانس) به یک مدرسه ی شبانه روزی کاتولیک ها، نزد فونتن بلو می رود و خیلی زود با دانش آموز جدیدی به نام «ژان بونه» (فژتو) دوست می شود. «پدر ژان» (موریه – ژنو)، مدیر مدرسه، سه پسر بچه ی یهودی را میان شاگردان مدرسه پنهان کرده که یکی از آنان «ژان» است...