پس از مراسم ازدواج ویل کین کلانتر شهر هادلی ویل، هنگامی که به قصد ایجاد زندگی جدیدی همراه زن زیبایش خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار میشود که فرانک میلر تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد. دوستانش می کوشند تا وی را ترغیب به ترک شهر نمایند، اما او فرار را چاره کار نمی داند و تصمیم می گیرد تا با آن فرد و هم دستانش مواجه شود و…
"استنلی بنکس" پدر مغرور "کی" روز ازدواج او را به یاد می آورد.آن روز با اعلام نامزدی او شروع شد و مشکلات و غافلگیریهای این ازدواج در فیلم به تصویر کشیده می شود...
فیلم داستان وکیلی به نام جو مورس است که برای گنگستر قدرتمندی کار می کند که می خواهد برنامه های بخت آزمایی خود را در نیویورک تثبیت کند.این کار به معنای بدست گرفتن تمام مجریان خرده پای بخت آزمایی است ...
"لئونا استونسون" بیمار بوده و در تختخواب خود بستری است.یک شب که منتظر بازگشت همسرش با خانه است،بطور اتفاقی گوشی تلفن را برداشته و مکالمه دو مرد که نقشه قتلی را طراحی می کردند می شنود.او به سختی تلاش می کند قربانی را پیدا کرده و از به وقوع پیوستن این جنایت جلوگیری کند...
وقتی هواپیمایی که دختر یک میلیونر سوار آن بود در جنگل آفریقا سقوط میکند، دو خلبان برای دریافت پاداش راهی میشوند. آنها میفهمند که او به الهه یک قبیله بدوی تبدیل شده است.
"فرانکی مدیسون" پس از تحمل چهارده سال زندان به نیویورک بازمی گردد."نول ترنر" همکار سابق او اکنون مردی ثروتمند است و "فرانکی" انتظار دارد به قراری که هنگام دستگیر شدن با هم گذاشته اند وفادار بماند اما ...
« والتر میتى » ( کى ) ، مردى ساده و معمولى ، مرتب در رؤیاهاى روزانه و شبانهاش خود را در حیطه اى قهرمان مىبیند . تا این که روزى دختر رؤیاهایش ( مایو ) را در واقعیت ملاقات مىکند و مىفهمد که او در چنگال مردمانى خبیث گرفتار آمده است .
« چارلى دیویس » ( گارفیلد ) مشت زنى حرفهاى است که به تقاضاى پدر ( اسمیت ) و مادرش ( روره ) دستکشهایش را مىآویزد تا تحصیلش را ادامه دهد . اما وقتى پدرش در یک حادثهى انفجار بمب کشته مىشود ، به میدان مسابقه باز مىگردد .
جیمی مالک یک فروشگاه موسیقی ناموفق،برای کار نزد عموی خود که مالک یک کارخانه محصولات غذایی است می رود.در بین راه او با یک خانواده ایرلند آشنا شده و متوجه می شود آنها بدترین دشمنان عمویش هستند و ...