James Griffith

ورود یک مسافر خوش‌اندام به شهر آشوب‌زده پس از قتل جادوگر نازی، او را درگیر مبارزه با افراد منحرف می‌کند.

درست پیش از کریسمس،"استیو میسون" کارمند یک فروشگاه بزرگ با "کانی انیس" جاسوس فروشگاه رقیب برخورد می کند.او هویت واقعی "کانی" را فاش کرده اما او را رها می کند و این کار موجب اخراجش می شود و...

در سال 1880 نیومکزیکو، گروهی از شکارچیان اروپایی با آپاچی ها برخورد می کنند، اما توسط یک سواره نظام سابق که راهنمای تبدیل شده است، به آنها کمک می کند...

دو پسر عمو - یکی خلافکار سابق و دیگری یک افسر قانون - برای داشتن یک تفنگ تکراری معروف رقابت می کنند...

زوجی ساده لوح به همراه یک کودک در راه سن آنتونیو برای خرید یک مزرعه وارد شهری می شوند.بازی پوکری در شهر میان ثروتمندترین مردان منطقه برگزار می شود.مرد با اینکه بازیکن خوبی نیست وارد مسابقه شده و همه پول خانواده را شرط بندی می کند و...

یک دامپزشک انتقام‌جو و یک بیوه عزادار برای پیدا کردن سه موتورسوار خشن که به عزیزانشان آسیب رسانده‌اند، با هم متحد می‌شوند.

 خلافكارى به نام » ديو كانوى « ( فورد ) هر روز يك سيب از » آنى « ( ديويس )، پيرزن فروشنده ‏ى دورگرد و دائم ‏الخمر مى‏ خرد، چون تصور مى ‏كند كه با اين كار خودش را از گزند مافيا در امان نگه مى‏ دارد. تا اين كه دختر » آنى « ( آن مارگرت )، با اين تصور كه مادرش خانمى ثروتمند است، مى‏ خواهد به ديدنش بيايد. حالا » ديو « و عده‏ ى بسيارى دست به دست هم مى ‏دهند تا از » آنى « يك » خانم « بسازند.

 برده ای به نام «اسپارتاکوس» به خاطر اندام ورزیده اش به عنوان گلادیاتور انتخاب می شود تا آموزش ببیند. مربی و تمامی ساکنان آن مکان که اسپارتاکوس در آن آموزش می بیند مردان خبیثی هستند که برای جان برده ها و کنیز ها ارزشی قائل نمی شوند. در این بین اسپارتاکوس با زنی آشنا می شود که کنیز است. بعد از مدتی به خاطر برخی مسائل اسپارتاکوس مربی خود را می کشد و با دیگر برده ها از مکان آموزش که مانند زندان است می گریزند...

یک دانشمند دیوانه فرمول نامرئی شدن را اختراع می‌کند. او قصد دارد از این فرمول برای ایجاد ارتشی از زامبی‌های نامرئی استفاده کند.

یک شاعر و معلم تحصیلکرده عاشق زنی جنوبی می شود اما جنگ داخلی و گذشته زن برای او مشکلاتی را ایجاد می کند...

پس از جنگ داخلی، یک کهنه سرباز باید پنج یاغی را که پدرش را به قتل رساندند و مزرعه او را در طول جنگ غارت کردند، ردیابی کند...

در طول قرن یازدهم ، عشق عمر خیام شاعر ایرانی با شاه ازدواج می کند اما شاه ، که فرقه ای از قاتلان زندگی او را تهدید می کند ، عمر را به عنوان مشاور سلطنتی منصوب می کند.

یک پزشک شهر کوچک نمی تواند از مصرف قرص هایی که او را به یک قاتل تبدیل می کند دست بردارد...

یک کشیش با گذشته ای تاریک، درست پس از جنگ داخلی به یک شهر روستایی می رود ...

در کانزاس، از ترس جنگ دیگر هند، کلانتر بت مسترسون، مارشال وایات ارپ و داک هالیدی به نیروهای خود می پیوندند تا تنش ها را بر سر زمین های چرای بین هندی ها و گاوداران حریص از بین ببرند...

دو کاراگاه واحد جنایی در حال تحقیق روی پرونده قتل وحشیانه یکی از اعضای سندیکای خلافکاران هستند ...

در دوران بعد از جنگ جهانی دوم در شانگهای، مهاجران غربی در هتل والدورف نگه داشته شده اند. کمونیست ها عقیده دارند که یک جاسوس در بین آن هاست و تا زمان شناسایی این جاسوس آن ها زندانی خواهند بود. برخی از زندانیان قصد دارند بازجویان و نگهبانان را گول بزنند و فرار کنند...

یک گروهبان ارتش (جان پین) خرابکاری در راه آهن را با یک سالن دار (دان دوریا) و دوستش (ماری بلانچارد) پیوند می زند...

پسر جسی جیمز به باند بدنام دالتون می پیوندد...

در آستانه جنگ داخلی آمریکا، خرابکاران جنوبی به ساخت راه‌آهن مرزی حمله می‌کنند تا مانع از پیشرفت شمالی‌ها شوند...

زورو همیشه نقابی سیاه به صورت داشت و شنل می پوشید ، به داد مردم فقیر می رسید و حق انان را از حاکم سنگدل و گروهبان گارسیا ی بزدل می گرفت ! و وقتی دخل یکی آدم بد ها را می آورد ، با سه ضربه شمشیر حرف Z را روی او حک می کرد! زورو (Zorro) شخصیتی داستانی است که جانستون مک ‌کالی در سال ۱۹۱۹ خلق کرد، زورو که در زبان اسپانیایی معنای روباه دارد …

این مجموعه دربارۀ فضانوردی به نام استیو آستین (با بازی لی میجرز) است که در یکی از مأموریت‌ها سقوط می‌کند و به کما می‌رود و دست‌ها و پاهای او به‌شدت آسیب می‌بینند، طوری که تقریباً از بین می‌روند. دانشمندان، طی یک عمل جراحی سرّی، دست‌ها و پاهای او را با اعضای مصنوعی (مکانیکی) عوض کرده و حتی یکی از چشم‌هایش را به‌صورت مصنوعی کار می‌گذارند. بدین ترتیب “استیو” دارای قدرت فوق‌العادۀ فراانسانی می‌شود…