یک قاتل زنجیرهای وحشتناک شهر لندن را به وحشت میاندازد، در حالی که جان لوتر، کارآگاه باهوش اما رسوا، پشت میلههای زندان نشستهاست. لوتر که از شکست خود در دستگیری دشمنش تسخیر شدهاست، تصمیم میگیرد از زندان فرار کند تا کار را به هر وسیلهای که لازم باشد به پایان برساند...
یک زن جادوگر یک شاهزادهٔ جوان را نفرین و او را تبدیل به یک دیو زشت میکند و به وی یک آینهٔ جادویی که او را از حوادث مطلع میکند و یک گل رز میدهد که تا بیستویکمین سال تولدش شکوفه میدهد...
داستان فیلم در سال ۱۹۴۷ میلادی می گذرد و کارآگاه هلمز بازنشسته به روستای ساسکس رفته است و در آنجا خود به پرورش زنبور مشغول است و تنها اطرافیان او خدمتکار و پسر خدمتکار هستند. اما او همچنان درگیر یک پرونده حل نشده ۵۰ ساله است…
«تری» یک دلال ماشین است که زندگی آرامی دارد. او همیشه از گذشته اش در حال فرار بوده و از کلاهبرداری های عمده دوری می جوید. اما در ادامه یک مدل زیبا به اسم «مارتین» که در گذشته همسایه آنها بوده بسراغش می آید و به او پیشنهاد می دهد که رهبری عملیات سرقت از یک بانک در شهر لندن را به عهده بگیرد که در صورت موفق بودن، میلیون ها پوند پول نقد و جواهرات عاید آنها می شود...
یک کمدی موقعیت تا حدودی بداهه که به سختیها و مصائب بزرگ کردن سه فرزند خردسال میپردازد - یک دختر پنج ساله اشرافی با استعداد بازجویی، یک پسر هفت ساله که میتواند برای بریتانیا دروغ بگوید و یک پسر یازده ساله که برای اولین روز ترسناک خود در مدرسه راهنمایی آماده میشود.
در سال 1989 ، در اوج انقلاب مخملی ، ماری و همسرش ویکتور پس از سالها تبعید به خانه خود در پراگ بازگشتند. پس از یک تصادف رانندگی ، ماری از کما بیدار می شود و هیچ اثری از ویکتور نیست...
"خانم داشوود" و سه دختر مجردش به نامهای "النور"،"ماریان" و "مارگارت" تنها مستعمری کوچکی را به ارث می برند. به همین دلیل آنها مجبور می شوند از عمارت مجلل خود به کلبه ای در دونشایر نقل مکان کنند. در این میان مادر تلاش می کند همسران مناسبی برای دختران خود بیابد و...