هنگامی که ۳ همکار در حال انجام دادن یک ماموریت کاری هستند ، تصمیم می گیرند به یک خودپرداز مراجعه کرده و مقداری پول بردارند. اما طولی نمی کشد که درمی یابند ، در دام یک مرد ناشناس مرموز افتاده اند و…
اورم در سرزمین جن ها به همراه مادربزرگش زندگی می کند و در معدن نیز کار می کند. او که به همه قول داده دیگر دروغ نگوید، برای ازدواج با پرنسس به قصر پادشاه می رود که باد شمالی پرنسس را میدزدد و...
دنی بریس ( جیسون استاتم ) یک عضو سابق نیروهای ویژه بریتانیا است که بعد از انجام ماموریت های متعدد خود را بازنشسته کرده است. البته این بازنشستگی چندان دوامی ندارد زیرا بزودی پی می بریم که یک شیخ ( رادنی عفیف ) دوست و مربی سابق دنی ( رابرت دنیرو ) را دستگیر کرده و درخواستی هم مطرح کرده که انجامش چندان کار راحتی نیست. شیخ می خواهد تا نیروهای بریتانیایی که پسر او را به قتل رسانده اند به شکلی که تداعی کننده رخ دادن تصادف باشد، کشته شوند! تمام این اتفاقات سبب می شود تا دنی بار دیگر لباس کار را بر تن کند و به دنبال آزادی مربی سابقش باشد و …
یک قاتل خطرناک با ربودن یک قطار مسافربری و تهدید به انفجار سم کشنده برای نابودی یک شهر، خواستار 25 میلیون دلار باج میشود. پلیس برای مقابله با این تهدید، به پل بلیک، مأمور سابق DEA که احتمالاً تنها کسی است که میتواند جلوی این فاجعه را بگیرد، متوسل میشود.
"جولین مارخام" نجیب زاده، برادر آسیب دیده اش "سر ادوارد" را در بالای برج خانه خود زندانی می کند. گهگهاه او فرار کرده و در شهر مشکلاتی به وجود می آورد...
سال ۱۵۲۸، «هنری هشتم» (شا) از ازدواج با بیوه ی برادرش فرزندی ندارد و خواهان طلاق است، اما پاپ چنین اجازه ای نمی دهد. «سر توماس مور» (اسکو فیلد)، در مقام صدراعظمی جانشین «کاردینال» (ولز) می شود و هنری امیدوار است بتواند به کمک او طلاق را عملی کند...
سریال تلویزیونی امریکایی است که داستان بازماندگان یک سقوط هواپیما در جزیرهای در مناطق گرمسیری مدار راس السرطان را بازگو میکند که پس از صحبتهای سرمهماندار در پرواز بین سیدنی- لس آنجلس در جایی در اقیانوس ارام سقوط میکند. هر قسمت سریال، شامل زندگی هر کدام از بازماندگان در جزیره و قسمتی از زندگی گذشتهٔ او میباشد...
داستانِ این سریال مربوط به پزشک زنی با نام مایکلا کوئین است که نقش آن را جین سیمور بازی میکند. مایکلا پس از گرفتن تحصیلات پزشکی در بوستون به دهکدهای در کلورادو میرود و در آنجا به معالجه بیماران میپردازد در همین حین با خانوادهای صمیمی میشود پس از مدتی مادر آن خانواده بر اثر بیماری در معرض مرگ قرار میگیرد و در اواخر عمرش سه فرزندش را به مایکلا می سپارد تا از آنها مراقبت کند.