مادلین کالیفرنیا، موزه ی تاریخ طبیعی. یکی از نگهبانان امنیتی اخراج شده ی موزه به نام «سام بیلی» (تراولتا)، تصادفاً به یکی از نگهبانان تیراندازی میکند و سپس گروهی از بچههای مدرسهای که برای بازدید موزه آمده اند، و هم چنین گزارش گر تلویزیونی، «ماکس براکت» (هافمن) را گروگان میگیرد. اما حالا «براکت» این ماجرا فرصتی می بیند تا وضعیت شغلی اش را احیا کند…
صبحي در ماه ژوئن. مردي (داگلاس) که در يکي از بزرگراه هاي لس آنجلس در ترافيک گير کرده، اتومبيلش را رها مي کند و به طرف شهر به راه مي افتد. او مي خواهد خودش را به خانه ي همسر سابقش (هرشي) که با دخترشان زندگي مي کند برساند. اما در طول راه مجبور مي شود تا بيشتر و بيشتر به خشونت متوسل بشود.
"اسکات ترنر" تنها سه روز تا انتقال به شهری بزرگتر زمان دارد. اما "آموس رید" به قتل رسیده و او مسئول رسیدگی به پرونده می شود. نزدیکترین شاهد پرونده سگ مقتول "هوچ" است و...
"رمی مک سوان" ستوان پلیس بخش جنایی نیواورلئان متوجه می شود که دو مشکل بزرگ دارد.سلسله قتلهای گروههای خیابانی و "آن آزبورن" وکیلی از پلیسهای فاسد مبارزه با مواد مخدر در دفترش.او با "آن" شروع به دوستی می کند و...
در جریان پوشش اعتصاب کارگران، یک خبرنگار و فیلمبردار تلویزیونی در یدککشی گروگان گرفته میشوند. گروگانگیران خواستار جمعآوری و انفجار چاشنیهای هستهای چارلستون و تهدید به انفجار بمب هستهای در صورت عدم اطاعت هستند.
یک دانش آموز سابق دبیرستانی که همیشه می خواست یک تشویق کننده باشد، پس از سال ها تعطیلی به دلیل هدف قرار گرفتن توسط یک قاتل زنجیره ای، تصمیم می گیرد برنامه تشویق را در دبیرستان سابق خود باز کند...
ادنا مائه پس از صانحه ای که همسرش را در آن از دست میدهد ، برای لحظاتی زندگی بعد از مرگ را تجربه می کند. بعد از این اتفاق، او در حالیکه دوران بهبودی خود را سپری می کند،..
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...