کورا و دیگر جنگجویانِ بازمانده، در کنار مردمِ سرزمینِ وَلدت، برای دفاع از خانهی جدیدشان در برابر قلمرو آماده میشوند. این جنگجویان با گذشتهی خود روبهرو میشوند و انگیزههایشان را پیش از آنکه نیروهای قلمرو برای سرکوبِ شورشِ رو به رشد برسند، آشکار میکنند...
یک سکونتگاه آرام در حاشیه یک ماه دوردست، توسط ارتشهای یک نیروی حاکم مستبد تهدید میشود. روستاییان برای نجات خود، به یک غریبه مرموز که در میان آنها زندگی میکند، امید میبندند. غریبه مرموز، با مهارتها و قدرتهای خود، ارتشهای مستبد را شکست میدهد و سکونتگاه را نجات میدهد.
قبل از وقایع فیلم ارتش مردگان، در مراحل آغازین شیوع زامبی، اتفاق میافتد؛ که در آن «لودویگ دیتر» آلمانی استخدام میشود تا همراه با گروهی جنایتکار، یک سرقت فوق مخفی بزرگ را انجام دهند...
بروس وين كه بار ديگه به انسانيت ايمان آورده و تحت تاثير كار خودخواهانه ي سوپرمن قرار گرفته با متحد جديدش دايانا پرايس گروهي تشكيل ميدهد تا تا بادشمني بزرگتر مقابله كنند...
فیلم داستان زنی به نام دایانا (گل گدوت) را روایت میکند که شاهزاده آمازون می باشد و در یک پناهگاه سری، برای تبدیل شدن به یک جنگجوی شکست ناپذیر آموزش دیده است. پس از آنکه یک خلبان آمریکایی هواپیمایش سقوط میکند و در جزیره آنها پیدا می شود، دایانا را از وقوع یک جنگ جهانی مطلع میکند...
بتمن که از عملکرد ابرقهرمان ، سوپرمن در هراس است، خود را تبدیل به ناجی جدید شهر گاتهام میکند. زمانی که بتمن و سوپرمن در جنگ با یکدیگر به سر میبرند، تهدیدی تازه نسل بشر را در خطر بزرگتری از آنچه با آن رو به رو بودند قرار میدهد…
کودکی که از یک سیاره بیگانه در حال نابودی به زمین فرستاده شده است، توسط والدین جدید زمینی اش بزرگ می شود. گرچه زندگی معمولی بعنوان یک خبرنگار دارد، اما زمانی می رسد که مجبور می شود از قدرت های خارق العاده ای که نسبت به انسان ها دارد، برای مقابله با افراد شرور استفاده کند...
دخترک جوان با نام “بابی دال” (بچه عروسک) توسط ناپدری سنگ دل به یک آسایشگاه روانی فرستاده می شود و تا پنج روز آینده ناپدری اش می خواهد تا به شکلی او را در آسایشگاه از بین ببرد در عالم خیال و تخیل او و چهار نفر دیگر از کسانی که در آسایشگاه هستند، وارد دنیای دیگری می شوند و به نظر می رسد از راه دنیای جدید می توانند از آسایشگاه بگریزنددر دنیای جدید این پنج نفر باید با موجودات مختلف و دشمنان عجیب و بسیار زیادی مبارزه کنند و پیش از آنکه دیر شوند از مهلکه بگریزند
سورن یک جغد جوان است که پس از شنیدن داستان هایی که پدرش از ماجراجویی و داستان های مختلف از نگهبانان مخصوص می گوید تصمیم میگیرد تا به هر شکل ممکن یکی از نگهبانان ویژه ی گنجینه شود.او به محلی می رود که باید تمرین و مبارزه کند تا از بین تعداد زیادی از جغدها انتخاب شود .جزیره ای به نام گاهوول که در آنجا که یک جغد بزرگ آنها را برای مبارزه با ارتش یک حاکم ستمکار که در پی آن است که گنجینه ی ارزشمند را تصاحب کند فرا می خواند …
باز هم شهری گرفتار خشونت و گروه های خلافکار شده است و این بار نه یک قهرمان ، که گروهی از افراد که دارای قدرتهای خارق العاده و منحصر به فردی هستند در کنار یکدیگر جمع می شوند تا شهر را از جنایت پاک کنند. شهری که دیگر همه چیز آن در فساد غرق شده است از مقامات تا پلیس ها خیابانی . اما در این بین افرادی با کمک همدیگر سعی در بهبود اوضاع میکنند. اما نبرد با جنایتکاران همیشه با خونریزی و کشتار همراه است…
وقتی بر اثر حمله ی گروه های مرده های متحرک وحشت بر شهرهای امریکا مستولی می شود، «فرانسین»، از مسئولان یک شبکه ی تلویزیونی، به اصرار دوستش «استیون» می پذیرد که بااستفاده از یک هلی کوپتر از مهلکه فرار کنند. دو تک تیراندز پلیس، «راجر» و «پیتر» نیز آنان را هم راهی می کنند…
در «لیگ عدالت زک اسنایدر»، «بروس وین» (بن افلک) که میخواهد اطمینان حاصل کند فداکاری سوپرمن (هنری کویل) بیهوده نبوده، به یاری «دایانا پرنس» (گل گدوت) و گروهی از فراانسانها باید از زمین در مقابل تهدیدی که میتواند فاجعهبار باشد محافظت کند. این وظیفه دشوارتر از تصور بروس است، چرا که هر یک از نیروها باید بر شیاطین درونی خود و گذشتهشان که مانع همکاری آنها شده غلبه کنند تا در نهایت اتحاد قهرمانان را شکل دهند. بتمن (افلک)، زن شگفتانگیز (گدوت)، آکوامن (جیسون موموآ)، سایبورگ (ری فیشر) و فلش (ازرا میلر) که حالا متحد شدهاند، ممکن است از نجات سیاره از استپنوولف، دساد، و دارکسید، و مقاصد وحشتناکشان بازمانده باشند.
سریال انیمیشنی با الهام از اساطیر نورس. گرگ و میش خدایان به رویدادهایی اشاره دارد که منجر به نابودی میدگارد و آسگارد و سپس مرگ بیشتر خدایان Æsir و Vanir در نبرد نهایی علیه شیطان، نیروهای طبیعت و غولها شد.