کنت یک کارمند اداری بی دست و پا است که تجربه کمی در رابطه با روابط عاشقانه دارد. او یک عروسک جنسی شبیه به زندگی می خرد تا بتواند از تنهایی خلاص شود، اما به زودی متوجه می شود که ممکن است یک جنبه تاریک برای "نیکی" وجود داشته باشد.
یک وکیل زن که در دوره ی بهبود و آزمایش صلاحیت است به منظور اینکه دوباره جایگاه خودش رو و همچنین حضانت دخترش رو بدست بیاره باید به بررسی پرونده ی زنی بپردازه که به گفته ی خودش به ناحق محکوم به قتل شده و…
ری یک پلیس بازنشسته است که یک زندگی جدید را برای دوری از مشکلات آغاز می کند یک شب او به یک کلوپ شبانه رفت که رئیس کلوپ دزیده شده بود و پسر مالک آنجا کشته شده بود...
«هشر» (جزف گوردن لویت) یک مرد تنها و منزوی است. او از همه چیز و همه کس تنفر دارد. به موهای بلند روغنی اش و خالکوبی هایش خوش است. کم غذا می خورد و بیشتر سیگار دود می کند. او در ون خودش زندگی می کند، تا اینکه با پسرچه ای بنام «تی جی» آشنا می شود...
بوریس یک پیرمرد غرغروی نیویورکی تحصیل کرده و فیزیک خوانده است که دارای صراحت لهجه ی وحشتناکی است و مدام با فلسفه و سفسطه از همه چیز ایراد می گیرد. او پس از جدایی از همسرش، یک شب دختر نوجوانی را ملاقات می کند که از خانه فرار کرده و به نیویورک آمده است، به او اجازه میدهد تا در خانه اش زندگی کند. در طی همخانگی اشان، بوریس تجارب و نظریه هایش در مورد تمام مسائل زندگی را به دختر آموزش می دهد و بعد از مدتی با هم ازدواج می کنند...
«لوک دورو» (وان دام)، تنها عضو بازمانده ی گروه «سربازان همگانی» اصلی است. او در حال حاضر با «دیکلن کاتنر» (برکلی) روی راه اندازی دوباره ی پروژه ی سربازان همگانی کار می کند. در این پروژه، سربازان همگانی را کامپیوتری به نام «ست» کنترل خواهد کرد. وقتی مقامات دولتی تصمیم می گیرند پروژه را متوقف کنند، «ست» که نمی خواهد «خاموش» شود، دست به فعالیت هایی می زند…
این سریال بیشتر بر مشکلات خانواده ها در عصر جدید می پردازد ، زندگی با نژادهای مختلف ، سن های مختلف، اعتقادات مختلف و جنس های مختلف. در خانواده مدرن تضاد ها بیشتر از هر روز نمایان می شود و فاصله بین نسل ها بیشتر و بیشتر. همین تضاد هاست که ما را به خنده وا می دارد. در خانواده مدرن هر کس سعی می کند تا خود را با شرایط خانواده تطبیق دهد ولی هر چه بیشتر تلاش می کند شرایط کمیک تری خلق می شود…
"ماورای باور: واقعیت یا داستان" نام یک مجموعه تلوزیونی می باشد که در ایران با نام "داستان های باورنکردنی" پخش شد . در این برنامه در هر قسمت چند داستان به روایت تصویر پخش میشود و مجری برنامه در انتها از بینندگان سوال میکند که آیا این داستان واقعی بوده یا توهمات یک کارگردان ؟