چندین داستان به ظاهر بی ربط ، به طرز غافلگیرانه ای توضیح داده اند که چگونه یک گروه ژاپنی ، که به طور مستقل در سال 1975 پانک راک اختراع کرد ، 37 سال بعد ، در نهایت جهان را از نابودی توسط ستاره دنباله دار نجات خواهد داد ...
یه سهگانه به ذات شهر توکیو میپردازه. این شهر بزرگ و پرجمعیت، که دائم در حال تغییره، شخصیتش رو از آدمای متنوعی میگیره که اونجا زندگی و کار میکنن و گاهی هم کارهای عجیب و غریب ازشون سر میزنه. در واقع، این نگاهی به توکیوی دیدنی و بیهمتاست از چشم کسایی که توش زندگی میکنن.
مای، دانش آموز مدرسه، از رفتن به مدرسه امتناع می کند. پدر و مادرش جدا از هم زندگی می کنند، بنابراین مادرش او را می فرستد تا پیش مادربزرگش بماند. مادربزرگ او به مای به عنوان جادوگر آموزش می دهد و همچنین به مای ارزش های مهم زندگی را می آموزد...
یوکو 35 ساله، مجرد، بیکار است و از روانپزشکش برای مبارزه با افسردگی شیدایی خود دارو دریافت می کند. یوکو که در شهر کاماتا زندگی می کند، زمان خود را بین مردان مختلف دوستان تقسیم می کند که هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند...
یک دانش آموز دبیرستانی به نام یو به یکی از همکلاسی های خود به نام یوسوکه علاقه دارد. پسر بیشتر وقتش را بیرون نشسته و گیتار می نوازد و یو در همان نزدیکی نشسته و گوش می دهد. یک روز اما یک تراژدی وحشتناک رخ می دهد و آن دو سال ها دیگر همدیگر را نمی بینند...
سه داستان درباره عشق جاودان. زوج جوانی در جستجوی چیزی هستند که فراموش کرده اند، یک یاکوزا به پارکی باز می گردد که در گذشته دوست دختر از دست رفته اش را ملاقات می کرده و یک ستاره پاپ که با از خود گذشتگی فوق العاده بزرگترین طرفدارش روبرو می شود و...
یکی از افراد یاکوزا که فردی سادیستی-مازوخیستی بنام «کاکیهارا» است، به دنبال رئیس گم شده اش می گردد، که در این بین به قاتلی روانی بنام «ایچی» بر می خورد و …