افسانه ای است از یک برده و گلادیاتور شکست ناپذیر به نام مایلو (Milo) که در سال 79 میلادی می زیست . او دلباخته ی بازرگان زاده ای ثروتمند به نام کاسیا (Cassia) است و با زمان در نبرد است تا عشق راستین خود را , که به اجبار با سردار فاسد رومی نامزد شده , نجات بخشد . و در حالی که آتشفشان وزوو در حال فوران است و شهر با شکوه پمپئی گرداگرد مایلو در حال ویران شدن است , او باید با نبرد راه خود را به سمت نجات معشوقه اش باز کند ...
داستان سه دوست را روایت می کند.بعد از آن که مایکی رابطه خود را به هم می زند،جیسون و دنیل هم قول میدهند تا در کنار او مجرد باقی بمانند،اما این دو عاشق میشوند و مجبورند با قولی که داده اند رو به رو شوند...
داستان درباره پنج دوست میباشد که به کلبه ای جنگلی میروند ، در آنجا کتاب مردگان را پیدا میکنند ، آنها ناخواسته تمامی شیاطین اطراف را احضار میکنند و حالا باید برای بقای خود بجنگند...
مالکوم ترنر یک افسر اف بی آی است که درگیر پرونده ای شده است که سرنخ آن در یک کالج دخترانه است.او به همراه پسر خوانده اش در نقش یک مادربزرگ پیر و نوه ی دختری اش!وارد کالج می شوند تا بتوانند پرونده خود را به سرانجام برسانند.اما این حضور باعث ماجراهای تازه ای میشود و از طرفی سرنخ های خطرناکی نیز به دست می آورند...
راب و بتی دختر و پسر جوانی هستند که زندگی مشترکشان را در نیویورک آغاز می کنند. چند هفته بعد قرار است راب برای انجام یک ماموریت کاری عازم کشور ژاپن شود، بنابراین تمام دوستان راب در خانه او گرد هم می آیند تا برایش یک مهمانی خداحافظی برگزار کنند. در ادامه ناگهان سر و صدای وحشتناکی از بیرون شنیده می شود و آنها در میابند نیویورک در حال نابودی است. آنها نمی دانند چه اتفاقی رخ داده است و بنابر این عازم خیابان می شوند و در ادامه در می یابند یک هیولای غول پیکر به شهر حمله کرده است. بتی در یک آسمان خراش در حال ریزش گیر افتاده و راب تصمیم می گیرد او را نجات دهد و ...
چهار دانشجو که هر کدام قدرت خارق العاده ای دارند متوجه می شوند که در دانشگاه آنها قتلهای عجیبی اتفاق می افتد. پس از تحقیق با قاتل روبرو می شوند. قاتل با کشتن افرادی که قدرت خارق العاده ای دارند به قدرت خود می افزاید...
وایولا دختری علاقهمند به فوتبال است، اما نمی تواند در تیم فوتبال دختران بطور حرفهای بازی کند. بعد از اینکه برادر دوقلویش «سباستین» برای چند هفته به لندن میرود، او تصمیم می گیرد خودش را بعنوان یک پسر جا بزند و به مدرسه جدید سباستین برود. طولی نمی کشد که او عاشق یکی از هم تیمیهایش بنام «دوک» می شود و خیلی زود می فهمد که تنها کسی نیست که عاشق دوک است.
یک جادوگر جوان و مادربزرگش با هم کار می کنند تا قبل از اینکه بتواند از جادوی قدرتمند برای ایجاد هرج و مرج در جهان استفاده کند، نقشه های پسر یک جادوگر شیطانی را خنثی کنند...
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...