مادری دخترش را در زیرزمین خانهشان زندانی میکند تا از تصمیمات اشتباه او جلوگیری کند. او خبر ندارد که با این کار، در حال تکرار گذشتهی آسیبزای خودش است. با غیبت دختر، توجه همسایهها جلب شده و سوءظنها به سوی مادرِ پریشان داستان معطوف میشود.
یک شمشیرباز حرفهای موافقت میکند تا یک دستگاه آزمایشی را امتحان کند که به او اجازه میدهد در رویاهای روشنی که در آن با یک غریبه مرموز روبرو میشود، تمرین کند. این غریبه زندگی زناشویی، روان و مسیر رسیدن او به مدال طلای المپیک را بر هم میزند.
داستان در مورد زنی به نام مایا است که در یک دوره آموزشی ویژه شرکت میکند. او در آنجا با رقیب خود آشنا میشود و به دلیل شرایط خاص دوره، مجبور میشود با او همکاری کند.
این فیلم داستان یک مادر به نام ارین آلن و دختر ۱۲ سالهاش کیرا است که علاقهمند به فوتبال آمریکایی است و در لیگ پرچم جوانان شهر بازی میکند. ارین در تمرین فوتبال کیرا با برادر مربی تیم و بازیکن حرفهای فوتبال آمریکایی، جکسون رید برخورد میکند که به دلیل آسیب دیدگی مجبور به توقف حرفه خود شده است. این دو قبلاً با هم آشنا بودهاند و حالا دوباره علاقهای به یکدیگر پیدا میکنند...
داستان درباره دختری است که پس از سالها متوجه میشود از خانوادهاش جدا شده است. او حالا باید بین خانوادهای که او را بزرگ کرده و خانوادهای که از خون او هستند، یکی را انتخاب کند.
یک خانواده آمریکایی قلعه ای در رومانی را به ارث می برند.این اتفاق پسر خانواده را که علاقه زیادی به هیولاها دارد هیجان زده می کند.اما پس از ورود به قلعه اتفاقات عجیبی به وقوع می پیوندد و…
زنی جوان بعد از فوت همسرش، شغلی جدید انتخاب میکند تا بتواند از پس هزینه های زندگی بر آید. اما خیلی زود متوجه می شود که کنترل کردن زندگی و خانواده کار آسانی نیست و...
آنا ریدل به علت مشکلاتش به بیمارستان روانی می رود و پس از مدتی به خانه بر می گردد. بهترین دوست او خواهر الکس است. البته مراحل درمان او بخاطر یک نامادری سنگدل، پدری الاف و ولگرد و البته روحی که در خانه ی آنها سرگردان است اصلا خوب پیش نمیرود...
“کوماتسو نانا” به دنبال دوستش “شوجی” به توکیو نقل مکان میکند تا به زندگیای که همیشه رویای آن را داشته، دست یابد. در قطاری که به مقصد توکیو در حرکت است، او “اوساکی نانا” را ملاقات میکند، دختری که خوانندهی یک گروه پانک راک به نام “بلست” است و او نیز عازم توکیوست تا به آرزوی خود برای تبدیل شدن به یک حرفهای دست یابد. پس از رسیدن به توکیو آن دو راه خود را از هم جدا میکنند اما دست سرنوشت دوباره آنها را با یکدیگر روبرو میکند واین دو دختر همنام در توکیو همخانه نیز میشوند. کمکم پیوند دوستی دو “نانا” محکمتر و عمیقتر میشود و در کنار هم با مشکلاتی که در زندگی عاشقانه و کاری آنها بوجود میآید، روبرو میشوند.
محوریت سریال درباره سم سوئیفت (ریچل بیلسون) ستاره نقشهای کارآگاهی در تلویزیون است که اکنون فراموش شده. او تلاش دارد تا به کمک ادی والتیک (ادی سیبیران) که یک کارآگاه خصوصی است و با حل پرونده های جنایی، جایگاه خودش را در میان مردم باز یابد…