سوزان پس از یک تصادف رانندگی، حضانت سه فرزندش را از دست میدهد. او چارهای جز این ندارد که به دنبال درمان در یک مرکز ترک الکل برود. به محض ورود، با آلیس و دایان، دو زن با شخصیتهای قوی، آشنا میشود. دنیس، یک مربی ورزشی، تلاش میکند آنها را برای یک هدف مشترک دور هم جمع کند: شرکت در رالی صحرای مراکش. او به صبر و مهارتهای آموزشی زیادی نیاز دارد تا این تیم بعید را برای رسیدن به هدفشان آماده کند.
لیزا، یک زن قوی و سابقاً عضو نیروهای ویژه، پس از کشته شدن همسرش در یک توطئه سیاسی، به برزیل میرود تا با استفاده از تمام تواناییهای خود، حقیقت را درباره مرگ همسرش کشف کند.
زهرا که متقاعد شده است که طلاق او را از دختر کوچکش جدا می کند، علیرغم رفتار خشونت آمیز شوهرش نمی تواند خود را مجبور به ترک همسرش کند. اما همه چیز با ملاقات او با چانگ سو تغییر می کند...
لوسی، یک رقصنده جوان تصادف می کند . هنگامی که او از کما بیدار می شود، او و همسرش شروع به تمرین برای یک نمایش رقص می کنند. در این راه، او شروع به جستجوی پدر بیگانه خود می کند، راهی که ممکن است او را به عشق تغییر دهنده زندگی برساند...
مشکل "ژولیت" این است که نمی تواند در مورد هیچ چیزی تصمیم گیری کند. حتی در سن 40 سالگی، او همچنان از پدرش و دوستانش می خواهد در همه موارد برایش تصمیم گیری کنند. اما زمانی که او عاشق مردی جذاب و متفاوت به نام "پل" می شود، برای اولین بار قادر می شود تا خودش برای زندگی اش تصمیم بگیرد...
تئاتر لوئیجی در آستانه تعطیلی است و او فقط یک شب فرصت دارد تا آن را نجات دهد. در تلاش برای انجام این کار، او و دوستش، فیزا، در سراسر پاریس سفر می کنند تا کسی را پیدا کنند که بتواند اجرا کند...
فرانکی و کریمو در نظر دارند محله خسته کننده خود را رها کرده و به ساحل شیطانی "پاتایا" در تایلند بروند. برای اینکه هزینه سفرشان به تایلند کم شود، این دو دوست تصمیم میگیرند که در نهایت باعث می شود سفری که قرار بود یک تعطیلات رویایی باشد، تبدیل به احمقانه ترین و خطرناک ترین ماجراجویی زندگیشان شود...
الکس، پسر یک رئیس جنایتکار اهل مارسی، برای فرار از قصاص به هنگ خارجی می پیوندد. چهار سال بعد با بازگشت به مارسی، با عشق دوران کودکی خود کتیا آشنا می شود...
فیلم داستان زوجی است که بعد از سالها زندگی که حاصلش دو فرزند است زندگی آرامی ندارند. مرد (علی مصفا) بعد از سالها اختلاف همسرش (برهنیس بژو) را رها کرده و به ایران برمیگردد. همسر او با مردی فرانسوی (طاهر رحیم) آشنا شده و آن مرد وارد زندگیاش می شود. در همین حال است که او به شوهرش در ایران نامه می نویسد و از او تقاضای طلاق می کند. مرد به فرانسه برمیگردد و یک تازهوارد را در خانهاش با دو بچهاش میبیند و …
یک فیلم کمدی/درام در یک روستا و با محوریت نبرد بین دو جنس، که در آن زنان تهدید میکنند که اگر مردانشان از آوردن آب از یک چاه دورافتاده امتناع کنند، از محبتهای جنسی خودداری میکنند...
داستان در مورد گروهی از کشیش ها است که مورد تهدید تروریست های بنیادگرا قرار گرفته اند. آن ها به همراه جمعیتی از افراد فقیر در مکانی پناه گرفته اند. اکنون باید تصمیم بگیرند که آنجا را ترک کنند یا همراه مردم باقی بمانند و …