پس از خواستگاری هنری از ربه کا به نظر می رسد که ماجرای افسانه ها به پایان برسد، اما وقتی دخترش فردی از گذشته را به عروسی دعوت میکند اوضاع مزرعه کاملا تغییر میکند...
هری رزنمرک مردی ماجراجو زندگی و خانوادهی خود را رها میکند تا به علاقهاش که داشتن یک مزرعه و پروش حیوانات هست بپردازد. اما در این بین او میبایست بین مزرعه و خانوادهاش یکی را انتخاب کند و…
داستان در مورد یک کارآگاه به نام مایک می باشد که برای تحقیق برروی قتل اخترشناس و هم چنین متخصص سیاه چاله به نام “جنیفر راکول” فراخوانده می شود. همچنان که او بیشتر وارد زندگی این شخص می شود، او از راهی که هیچ انتظارش را نداشت، تحت تاثیر تحقیقات این اخترشناس قرار می گیرد و…
این فیلم داستان زندگی مردی به نام بری مینکو را به تصویر میکشد ، یک بازرگان جوان که با دروغ گفتن ، تقلب و دزدی سعی دارد راه چندین ساله را یک ساله طی کند و به بالاترین پست و مقام در حرفهی کاریش برسد و مردی ثروتمند شود. اما در این بین…
ناسا که تلاش می کند پیش از روسیه به سطح ماه برسد ، یک مرد و وسیله زندگی اش را ، به صورت جداگانه به سطح ماه پرتاب می کند . او باید وسیله نجات خود را پیدا کرده و تا آماده شدن فضاپیمای "آپولو" بر سطح این سیاره دوام بیاورد ...
زوج جوانی که به «بازیهای فکری » گرهخورده: علاقهمند هستند، زمانی که یک زن مرموز وارد زندگیشان میشود، بیشتر از چیزی که چانهزنی میکردند، به دست میآورند...
هفت تيرکش کهنه کاري به نام «کول تورنتن» (وين)، با کمک دوست قديمي اش کلانتري الکلي به نام «هارا» (ميچم)، به مقابله با سلطان گله داري، «بارت جيسن» (آسنر) و هفت تيرکش هاي تحت فرمانش برمي آيد...
ايرما، فاحـشهای در يكی از محلههای فقير پاریس است. نستور پاتو كه افسر پليس است، برای اجرای قانون به كازانووا می آيد اما به دليل بدشانسی از كار اخراج میشود. آشنايی نستور با ايرما، مسير جديدی را در زندگی هر دوی آنها میگشايد.
به اقامتگاه و کازینو در لاس وگاس خوش آمدید، جایی که می توانید هر کاری را که می خواهید انجام دهید، اما تیم ناظر مدام نظارت هایی رو دارند. فقط به یاد داشته باشید: آنچه در وگاس اتفاق می افتد در وگاس می ماند.
نام سریال یعنی «شهر جادویی» برگرفته از لقب شهر میامی آمریکاست و داستان سریال نیز در همین شهر و در سال 1959 میلادی، پیرامون یکی از بزرگترین هتل های جهان رُخ میدهد. «آیزاک اوانز» شخصیت اصلی این سریال، صاحب هتل بزرگ «دریا نما – Miramar» است. آیزاک همواره رویای ساختن این هتل را داشته و به همین دلیل و برای تامین هزینه های ساخت مجبور شده با رییس باندهای خلافکاری و قماربازی شهر، یعنی «بن دایموند» معروف به «قصاب» شریک شود. «دایموند» که به دلیل علاقه به قمار سرمایه خود را بر روی این هتل قرار داده، تمام تلاشش را میکند تا بازی قمار را راه بیندازد ولی از سوی دیگر آیزاک نمیخواهد پای دارودسته دایموند به هتل او و نزدیک خانواده اش باز شود. از سوی دیگر هم دادستان شهر میامی هم به دنبال دستگیر کردن «بن دایموند» است و آیزاک باید پای خودش را از کارهای دایموند نیز بیرون بکشد.
داستان سریال به دنبال یک بازیکن ستاره سابق بیسبال می باشد که به بیسبال یه عنوان یک حرفه ی امیدوار کننده نگاه می کرده اما با آمدن پسر و از دست دادن بورسیه دانشگه و همچنین شوهرش همه چیز خراب می شود و ….