با قتل مشتری هانا (که رقیب تئاتری دلورس هم هست)، هانا برای نجات آبروی مادرش ناچار به پیدا کردن قاتل میشود؛ در همین حین، رابطهاش با چاد نیز پیشرفت میکند.
نمایش تلویزیونی مورد علاقه هانا، شیرینی فروشی را تسخیر می کند. وقتی تهیه کننده مرده پیدا می شود، هانا و نورمن با هم تیمی می شوند تا قاتل را پیدا کنند. چاد هانا را به دادگاه دعوت می کند.
لیا که عاشق جشن کریسمس است، همیشه از دور به این جشن نگاه میکرده، چون خودش یهودی است. با اینکه خانوادهاش هانوکا را جشن میگیرند، لیا همیشه آرزو داشته یک کریسمس سنتی را تجربه کند. حالا که گرهام، دوست پسرش، دعوتش کرده تا تعطیلات را با خانوادهاش در کانکتیکت بگذراند، خیلی ذوقزده است. لیا که مشتاق است آن کریسمس رویایی که همیشه تصورش را میکرده، تجربه کند...
سه همکار تلاش میکنند تا راز یک قتل را حل کنند و همکارشان را که به اشتباه متهم شده، تبرئه کنند. هر یک از آنها به شیوهای متفاوت به دنبال یافتن حقیقت هستند.
هانا اسونسن برای تدریس در یک کلاس شیرینیپزی در کالج شهر دعوت میشود، اما تجهیزاتش دستکاری میشود و انفجاری رخ میدهد که توسط آتشنشانی به عنوان یک حادثه تلقی میشود. به زودی، یکی از همکارانش به قتل میرسد و هانا شروع به کنار هم چیدن قطعات پازل رمز و راز قتل میکند. هانا برای جمعآوری سرنخهای جرم و جنایت و کنار هم چیدن آنها به دوستان و خانوادهاش تکیه میکند و با ورود چاد نورتون (وبستر)، دادستان شهر لیک ادن، با جنبهای متفاوت از قانون و نظم روبرو میشود.
زمانی که مادر هانا سوِنسِن (با بازی سوئینی)، یعنی دلورس (با بازی نیون)، در جستجوی خانهای برای خواهرش، میشل (با بازی اتکینز)، به طور ناگهانی با جسد صاحبخانهای که از مشتریان دائمی کافه «کوکی جار» بود، روبهرو میشود، هانا بیشتر از هر کس دیگری غافلگیر و شوکه میشود.
اسکلت کشف شده در دریاچه عدن هویت واقعی یک ساکن محبوب را آشکار می کند. هانا با وجود مخالفت نامزدش، در مورد قتل تحقیق می کند و از مادرش کمک می گیرد تا حقیقت را کشف کند و قاتل را به دست عدالت بسپارد...
وقتی یک رستوران محبوب چینی در غرب میانه درست قبل از کریسمس تعطیلی خود را اعلام می کند، مشتریان آنها را وادار می کند تا روابط خود را در مجموعه ای از داستان های به هم پیوسته در میان هرج و مرج شلوغ ترین هفته آن سال بررسی کنند...
سوزان مک براید و سه دختر خواندهاش، به نظر میرسد که زمان بسیار خوبی برای یک گردهمایی خانوادگی را دارند ، اما خواهران هر کدام با چالشهای منحصربهفردی دست و پنجه نرم میکنند که این موقعیت خاص را تهدید میکند...
لارا و بن در یک مسابقه به مناسبت کریسمس برای برنده شدن جایزه نقدی برای خیریه ای که انتخاب می کنند، رقابت می کنند. شهر نبرد آنها را تماشا می کند و آنچه مهمتر است، این است که...
از آنجایی که هانا و مایک در نامزدیشان تلاش می کنند در مشاغل پرمشغله خود تعادل برقرار کنند، یک قتل در یک باشگاه ورزشی 24 ساعته برنامه ریزی عروسی آنها را پیچیده می کند...
مدی، خبرنگار روزنامه نورفولک، در ایام کریسمس وارد یک کشتی تفریحی می شود که در آنجا با یک افسر نیروی دریایی خوش تیپ آشنا می شود و در اتاق بایگانی کشتی به رمز و رازی برخورد می کند...
رئیس سختگیر و کارکشته یک بیمارستان، با ورود یک خلبان اورژانس جسور و بیقید و بند به زندگی خود، ناچار به بازنگری در سبک زندگی خشک و انعطافناپذیر خود میشود.
داستان دامپزشک شهری کوچک که به امید اینکه بتواند معشوقه دیرینه خود را مجددا مال خود کند، آرزو می کند که این کریسمس عاشقانه ترین کریسمس زندگی اش باشد...
"دانا" رابطه اش با پسره جوانش کمترو کمتر می شود ،لذا تصمیم می گیرد تا برای تحکیم این رابطه به یک کمپینگ با وی برود ، در آنجا به صورت اتفاقی با همسایه خود روبه رو می شود کسی که همچین اتفاقی بین دختر و پدر اتفاق افتاده است تا اینکه ...
داستان سریال در مورد زنی بنام “ابی ابراین” می باشد که از شوهرش جدا شده و دارای دو دختر دو قلو هست و مسائلی باعث می شود که از نیویورک به زادگاه خودش یعنی سواحل “Chesapeake” برگردد و آنجا با حوادث و اتفاقات جدیدی روبرو می شود که زندگی شخصیش را تحت تاثیر قرار می دهد…