بعد از اینکه یک شرکت فاسد تلاش میکند تا تکنولوژی انقلابی یک دانشمند نابغه را به سلاح تبدیل کند، او برای محافظت از بشریت ناپدید میشود. وقتی شرکت یک نیروی ضربت برای یافتن او میفرستد، بزرگترین اشتباه خود را مرتکب میشوند – آنها مردی را که در تلاش برای دستگیریاش هستند، به سلاح تبدیل میکنند.
داستان درباره دختری به نام چارلی است که به شهر زادگاه مادرِ درگذشتهاش میرود. در آنجا، او کابوسهایی میبیند که از یک راز هولناک پرده برمیدارند و دلیل اصلی دوری مادرش از آن شهر را فاش میکنند.
فیلم گروهی از شکارچیان مرد را دنبال می کند که به طور منظم با فرصت برنده شدن در یک شکار با جایزه ۱۰۰ هزار دلاری ، زنان را به جزیره خود جذب میکنند ، تا اینکه متوجه میشوند خودشان شکار شدهاند، اما اینبار آنها با دختران اشتباهی سر و کار دارند و باید با عواقب آن کنار بیایند ...
ونسا همیشه در دنیای دوستیابی با مشکلاتی روبرو بوده است، اصلا مهم نیست که اکنون در خانه خود محبوس شود. او به زودی متوجه میشود که چقدر میتوانید با قرار ملاقات از طریق وبکم کنار بیایید، اما آیا عشقی که او احساس میکند حقیقت دارد یا فقط یک نسخه تحریف شده از واقعیت است؟...
داستان فیلم درباره ی ماموری به نام اوان لیک (نیکلاس کیج) هست که حاضر به کناره گیری از کارش در سازمانی که کار میکند نیست و به شدت پیگیر و به دنبال گیر انداختن آدم خطرناکی هستش که چند سال پیش در حین ماموریتی او را شکنجه داده بود و…
پس از اخراج یک ویراستار مد از شغل پرقدرت خود در نیویورک، او چاره ای جز بازگشت به زادگاهش ندارد، جایی که دوباره با ریشه های خود ارتباط برقرار می کند و اشتیاق زندگی خود را دوباره کشف می کند...
جک هوسار، کارگردان افسانه ای و معروف سینما احترام و حمایت زیادی از طرفدارانش دریافت کرده است. آیا پسرش جک جونیور نیز میتواند به خوبی از پس میراث او بر بیاید؟...
یک برنامه ریز عروسی نمی تواند باور کند که عاشق مرد رویاهایش شده ، تنها مشکل این است که مرد او را استخدام کرده تا ازدواج خود را با زن دیگری ترتیب دهد...
دختر مجردی که در نیویورک زندگی میکند، سعی میکند با پیدا کردن دوست پسر عالی به عنوان قرار ملاقات برای عروسی قریبالوقوع، دشمن دبیرستانی خود را تحت تاثیر قرار دهد، بعدها برای پر کردن این صورتحساب، وارد یک سری قرارهای کور میشود...
«هري دالتن» (برازنان)، زمين شناس متخصص آتش فشان ها، براي تحقيق به شهري نزديک قله ي آتش فشان اينک خاموش دانته مي رود و از نشانه هايي در مي يابد که آتش فشان هنوز فعال است. شهردار شهر که مادري مجرد به نام «ريچل واندو» (هميلتن) است، حرف او را مي پذيرد، اما ديگر مسئولان به دليل توريستي بودن منطقه، حاضر نمي شوند مردم را به فرار از شهر وادارند.