بکی و جیم ازدواج کرده اند اما مشکلاتی دارند. بنابراین آنها به یک خلوتگاه دورافتاده برای زوج ها می روند تا سعی کنند ازدواج خود را نجات دهند. آنها در نهایت با دوستان متاهل خود که آنها نیز مشکلاتی دارند، همراه می شوند. با این حال، خلوتگاه زوج ها آنطور که به نظر می رسد نیست، زیرا اتهاماتی مطرح می شود، کسی گم می شود و دیگری مرده پیدا می شود.
هالی پاول، دادستانی که قاضی فاسدی را به زندان انداخته، پس از شرکت در یک برنامه تلویزیونی، هدف یک تعقیبکننده قرار میگیرد. این فرد معتقد است قاضی بیگناه بوده و به دنبال انتقام از هالی است.
هنگامی که جون و دخترش هانا از شیکاگو به کالیفرنیا نقل مکان میکنند تا پس از درگذشت مادر هانا زندگی جدیدی را آغاز کنند، وقتی سرمربی تیم تشویق کننده، خانم برک، هانا را برای پیوستن به تیم دعوت میکند، خوشحال میشوند...
آسمان پر شده از دود و آتش است و کشتیهایی در همه جهت تا کیلومترها در هوا معلق ماندهاند. این کشتیها تمام منابع زمین را میدزدند و در همین حال، پهپادها در شهرهایی که اکنون ویران شدهاند گشتزنی میکنند.
یک تمساح عظیم الجثه و یک مار آناکوندا در نزدیکی یک شهر با هم درگیر می شوند. حالا کلانتر شهر باید راهی پیدا کند تا قبل از اینکه مردم شهرش توسط این دو هیولا از بین بروند، آنها را نابود کند
یک موشک حامل روبات های نانو اندکی پس از پرواز به باغ وحش سقوط می کند. رباتها آزاد می شوند و به یک تمساح عظیم راه پیدا می کنند. کروک که اکنون برای کشتن برنامه ریزی شده است ، هر وعده و هرکسی را برای وعده بعدی خود هدف قرار خواهد داد...
یک دانشمند از ارتش آمریکا کمک میگیرد تا دربارهی ناپدید شدن مرموز پدرش در اعماق جنگلهای بلیز تحقیق کند، اما او در میان درگیری بین یک ارتش چریکی بیرحم و زنبورهای جهشیافته غولپیکر گرفتار میشود.
در یک شهر ساحلی کوچک، ساکنان برای مقابله با کوسههایی که توانایی شنا در شن را دارند و امنیت سواحل را تهدید میکنند، متحد میشوند تا این موجودات خطرناک را از بین ببرند.
فیلمی بر اساس قاتل بدنام ریچارد اسپک، که به طور سیستماتیک گروهی از پرستاران دانشجوی بیمارستان اجتماعی شیکاگوی جنوبی را در سال 1966 شکنجه، تجاوز و به قتل رساند....
مایک مک براید (جان لاروکت)، پلیسی سرخورده که تبدیل به وکیل مدافع شده است، رأی مخالفی است که هیئت منصفه را از محکومیت زنی به اتهام تلاش برای قتل شوهرش باز می دارد...