«فردي هفلين» (استالون) کلانتر شهرکي در نيوجرزي است که بسياري از مأموران اداره ي پليس نيويورک هم ساکن آن جا هستند. «مو تيلدن» (دنيرو)، بازرس اداره ي پليس نيويورک، در تحقيقاتش درباره ي تعدادي پليس فاسد و کلاهبردار، به اين شهرک و کلانترش، «فردي هفلين» مي رسد. «هفلين» با «تيلدن» هم کاري مي کند و رفته رفته پي مي برد که برخي از قهرمانان زندگي اش چندان هم زندگي وارسته اي ندارند…
"دیوید" عاشق همسر خود "جیلیان" میباشد. اما متاسفانه او دو سال پیش از دنیا رفته . او عشق خود با همسرش را از طریق قدم زدن با روحش در ساحل ادامه می دهد و...
"هنری هکت" سردبیر یک روزنامه نیویورکی است. او عاشق کارش است اما ساعات کار طولانی و حقوق کم او را خسته می کند. همه چیز بر خلاف میل او پیش می رود تا اینکه داستانی جذاب به سراغش می آید و...
گاس که برقکار میشود موفق میشود با کمک دوستانش و قرض گرفتن از همسر سابقش یک باشگاه بولینگ را خریداری کند که رویای کودکی او میباشد ، ولی متوجه میشود همسرش از بانک وام گرفته و بانک از انتقال وام به او سر بازمیزند و ...
بين چهار کارمند دفتر مشاور املاک «پرمير پراپرتي»، رقابتي در جريان است. به نفر اول يک کاديلاک مي رسد و به نفر دوم يک سرويس کارد و چنگال و دو نفر آخر هم اخراج!...
وکيلي به نام «هنري ترنر» (فورد)، در حالي که براي خريد سيگار از خانه بيرون رفته، درگير يک سرقت مي شود و تير مي خورد. او زنده مي ماند ولي به علت کمبود اکسيژن دچار فراموشي مي شود، ديگر نه مي تواند درست حرف بزند و نه از قابليت هايش استفاده کند...
رئیس جنایت به یک اراذل و اوباش سطح پایین سپرده می شود که اسلحه ای را که باعث کشته شدن پلیس های فاسد می شود ، از بین ببرد ، اما وقتی اسلحه در دستان قرار می گیرد ، همه چیز از کنترل خارج می شود...
داستان دربارهی مردی میباشد که در نیویورک زندگی میکند و شغل او این است که در خانهی افراد مختلف صدا و موسیقی مناسب با هر بخش را تنظیم کند تا حال و هوای هر اتاق را مناسبتر کند. اما به زودی او با یک مشکل بزرگ روبرو میشود که قادر به حل آن نیست و...
سریالی پیرامون کاراکتری به اسم Raymond Reddington که در سریال لقبش ”Red” هست خواهد بود . Red که یکی از مشهور ترین تبهکاران تحت تعقیب است ناگهان تصمیم میگیره خودش رو تسلیم پلیس کنه و کمک کنه هر کسی رو که باهاش تاحالا کار میکرده رو معرفی کنه ولی تنها شرطش اینه که با مامور FBI تازه وارد Liz Keen همکاری میکنه...
سریال روایت «مایک» جوانی نابغه است که از دانشگاه اخراج شده و روزگار خود را با فروش مواد می گذراند و ناگهان در یکی از معامله های خود هنگامی که از دست پلیس در حال فرار است خود را در میان مصاحبه ای برای گرفتن یک شغل می بیند، آن شغل چیزی نیست جز دستیاری یکی از بزرگترین وکلای آمریکا «هاروی اسپکتر». با اینکه مایک هیچ تحصیلاتی ندارد اما با نبوغ خارق العاده خود هاروی را مجبور به انتخاب خود می کند اما...
این سریال بیشتر بر مشکلات خانواده ها در عصر جدید می پردازد ، زندگی با نژادهای مختلف ، سن های مختلف، اعتقادات مختلف و جنس های مختلف. در خانواده مدرن تضاد ها بیشتر از هر روز نمایان می شود و فاصله بین نسل ها بیشتر و بیشتر. همین تضاد هاست که ما را به خنده وا می دارد. در خانواده مدرن هر کس سعی می کند تا خود را با شرایط خانواده تطبیق دهد ولی هر چه بیشتر تلاش می کند شرایط کمیک تری خلق می شود…