یک وکیل در مکزیک، ماموریتی خطرناک و غیرمنتظره برای کمک به یک رئیس کارتل دریافت میکند. او باید با تغییر هویت، به این فرد کمک کند تا از دنیای جنایتکارانه بگریزد.
فانی ۱۷ ساله، هنوز در جستجوی هویت خویش است. او در برقراری روابط دوستانه با دیگران با دشواری مواجه است. در سفر به آلمان، با دوست مکاتبهای خود، لینا، دیدار میکند. لینا آرزوی مشارکت در فعالیتهای سیاسی را دارد و این موضوع برای فانی نگرانیآور است.
ژان، زنی است که با بدهی و افسردگی دست و پنجه نرم میکند و به لیسبون میرود تا خانه مادرش را بفروشد. در فرودگاه ژان با یک همکلاسی سابق دبیرستان که همه به او علاقه داشتند، برخورد میکند...
در نیکاراگوئه در سال 1984، یک تاجر انگلیسی مرموز و یک روزنامه نگار آمریکایی سرسخت با هم رابطه عاشقانه ای را آغاز می کنند که به زودی درگیر هزارتوی خطرناکی از دروغ ها و توطئه ها می شوند و مجبور می شوند از کشور فرار کنند...
ویکی با مادرش جوآن و پدرش جیمی زندگی می کند، مردی که در تلاش برای یافتن جای خود است. خاله ویکی، جولیا، پس از آزادی از زندان، حضورش گذشته را به شیوه ای خشونت آمیز و جادویی بازمی گرداند...
امیلی با کامیل آشنا میشود که جذب نورا میشود، نورا که با آمبر در ارتباط است اتفاقاتی را رقم می زند که ... امیلی با کامیل آشنا میشود که جذب نورا میشود، نورا که با آمبر در ارتباط است اتفاقاتی را رقم می زند که ...