Vesa Vierikko

دو دوست به نام های روسکان و رانین میخواهند با تاسیس یک شرکت ساخت و ساز از بیکاری فرار کنند. بی سوادی و بی اطلاعی آن ها مانع و مساله ی مهمی نیست چرا که رفیق روسکان کار ها را راه می اندازد...

فیلمی در مورد شخصیتی به نام مومین ترول است که تصمیم دارد اینبار بیدار بماند تا زمین را در فصل زمستان ببیند اما این فصل بسیار متفاوت تر از چیزی است که در ذهن مومین میگذرد…

رولی و دختر کوچک جونیپر به دنبال مسیر مخفی به "آغاز همه زمان" که دور از دسترس به نظر می رسد، راهی ماجراجویی بزرگی می شوند...

 داستانی کمدی درباره ریکی کوچولو که یک حلقه ای پیدا میکنه که باعث یک حفاری باستان شناسی میشود .

ریکی رپر نامه ای از بستگان خود دریافت می کند که او وارث وی شده است و...

آنترو با کاریتا درگیر می شود که به طور تصادفی باردار می شود. آنترو می‌خواهد کودک را سقط کند، اما کاریتا او را تهدید می‌کند که باجگیری می‌کند تا او را وادار به تشکیل خانواده کند...

گوزن جوانی به نام نیکو سعی بر این داشت تا پدر خود را که هرگز ندیده بود پیدا کند، پدر این گوزن جوان دربین گوزن های پرنده ای بود که در روز کریسمس سورتمه ی بابا نوئل را راه می بردند، این گوزن جوان سعی می کند مانند پدر خود پرواز کردن را یاد بگیرد و برای پیدا کردن پدر خود به جستجو بپردازد...

کارآگاه وارس، توسط دوستش که متهم به قتل یک دختر می باشد، استخدام می شود. وظیفه او پیدا کردن قاتل اصلی می باشد، اما سرنخ هایی زیادی در دسترسش نیست...

«آيريس» (اوتينن) در چنبره کار کسالت بارش در يک کارخانه کبريت سازي و يک زندگي خانوادگي کسالت بارتر گير کرده است ...

پس از حمله آلمان نازی به لهستان در سال 1939، شوروی در نوامبر همان سال به کشور فنلاند حمله کرد. در این بین مردم فنلاند خانه ها و خانواده های خود را ترک کردند و عازم جنگ شدند. این فیلم بر روی دو برادر کشاورز متمرکز است ...

هملت روح پدرش را می بیند که به او می گوید که توسط برادرش به قتل رسیده است. هملت اکنون باید تصمیم بگیرد که آیا از عموی خود انتقام بگیرد یا خیر.

داستان فیلم در مورد زندگی خواننده و بازیگر فنلاندی "اولاوی ورتا" می باشد ...

داستی بر اساس حوادث واقعی. در سال 1918 یک گروه از بازیگران فنلاندی که در یک اردوگاه آلمانی نگهداری میشوند به اعدام محکوم شده اند. اما وقتی یک ژنرال بلند پایه وارد اردوگاه میشود رئیس اردوگاه یک راه بی رحمانه برای زنده ماندن به آن ها نشان میدهد و شرط میگذارد که اگر بتوانند نمایشی اجرا کرده و خنده ای عمیق بر لبان ژنرال بنشانند از اعدام جان سالم به در خواهند برد و...